در این سری مقالات که به ترتیب از بازی وود منتشر می شود قصد بر آن است تا اطلاعات پایه ای که هر کس برای بازینامه نویسی نیاز دارد را در اختیارش قرار دهیم.
مقاله اول در مورد تعاریف اولیه است و قصد دارد تا زبان مشترکی برای یاد گیری بازینامه نویسی در اختیار ما قرار دهد. به عنوان مثال اگر در مقاله ای گفته شد از طرح دراماتیک استفاده کنید مفهوم آن را بدانید.
اصطلاحات مربوط به سناریو نویسی
داستان : خبر از یک حادثه (مثال : سهراب آمد.)
داستان دراماتیک : حوالی حوادث (داستان) که با حرف ربط «و» به هم وصل شده اند ( مثال: سهراب آمد و سپس رستم آمد.)
طرح : داستان دراماتیک + رابطه علت و معلول (مثال : سهراب آمد و سپس رستم برای کشتن او آمد.)
طرح دراماتیک : طرح + راز ؛ نگه داشتن مخاطب توسط نگفتن راز
نکته : طرح به چرایی اتفاقات پاسخ می دهد.
(شخصیت داستان است که در حافظه می ماند ، به بیان دیگر ما داستان را با شخصیت ها به یاد می آوریم)
به بازی های بزرگ این زمانه بهتر است یک نگاهی بیاندازیم. بتمن را همه با آدم بدهایش می شناسند. حتی میتوان گفت جوکر از بتمن معروف تر است. وقتی آدم بدها شخصیت قویی داشته باشند باعث میشوند تا قهرمان داستان بیشتر به چشم بیاید.
پارامترهای قصه ( عناصر ده گانه قصه)
تعادل (Balance)
همیشه تعادلی در دنیای قصه وجود دارد که اتفاقی آن را بر هم می زند و بعد از اتفاقاتی تعادل ثانویه ای برقرار می شود.
آشفتگی (Disturbance)
لحظه ای بعد از به هم خوردن تعادل اولیه ی داستان. این آشفتگی توسط اتفاقی به نام حادثه محرک به وجود می آید و تعادل کاراکتر بازی را بر هم می زند و نظم زندگیش را خراب می کند.
شخصیت محوری (Protagonist)
کسی که داستان را پیش می برد. کسی که دست به عمل میزند و کاری انجام می دهد و داستان را با خود پیش می برد.
نکته : با قوی کردن شخصیت بد داستان (Antagonist ) شخصیت اصلی بازی قوی می شود.
نقشه (Plan)
مسیری که قهرمان طی می کند تا تعادل از دست رفته اش را بازگرداند.
پیچیده سازی (Complication)
عناصری که داستان را پیچیده می کنند.معمولا قصه های فرعی این نقش را ایفا می کنند.
مانع (Obstacle)
موانع قصه گیم پلی را شکل می دهند و این موانع در بازی ها تعبیری مثل دشمنان و غول ها و معما های بازی دارند.
بحران (Crisis)
لحظه ای که با بزرگترین مانع یا حقیقت داستان روبه رو می شود.
نکته : بحران یک نقطه نیست بلکه مجموعه ای از لحظات است که داستان را به سمت اوج سوق می دهد
قصه ی فرعی (Side Plot)
تابع داستان اصلی است و با یک سری المان دیگر نیز همراه است :
تضاد با قصه ی اصلی
تقویت و تکرار قصه اصلی
به تعویق اندازنده ی قصه اصلی
پر پیچ و خم کردن قصه ی اصلی
اوج (Climax)
اوج بخش بحران است.
گره گشایی (Resolution)
برقرار کردن تعادل ثانویه.
Dramatic : نویسنده با قرار دادن واسطه هایی در داستان که می تواند شخصیت های داستان باشد، از دید آن واسطه قصه را بیان کند و حرف بزند.
نکته : جوهره ی درام کشمکش است ، تقابل اهداف اشخاص مختلف
ارسطو: درام تمام است و آن چیزی را تمام می گوییم که دارای آغاز ، میانه و پایان باشد.
آغاز آن است که ناگزیر چیزی قبل آن نیاید و بعد از آن چیزی است.
میانه آن است که قبل و بعدش چیزی باشد.
پایان آن است که قبل آن چیزی باشد و در ادامه آن چیزی نیاید.
در مقاله ی بعدی به صورت کامل ساختار سه پرده ای سیدفیلد را بررسی میکنیم…
عالی بود! به کارتون ادامه بدین پیگیر هستم!
یک مقاله ی حرفه ای برای نوشتن حرفه ای
چیزای زیادی یاد گرفتم
اخرای بخش اصلاحات مربوط به سناریو نویسی نوشتید باعص که میشه باعث
قرمان که میشه قهرمان
مرسی، اصلاح شد
عالی بود . منتظر ادامه ی مقاله هستم
لطفا سریع تر ادامشو بزارید .منتظریم
سلام خوب بود لطفا هر چه زودتر ادامه دهید واقعا به همچنین چیزی نیاز داشتم.
ادامه بدید دنبالتون میکنم
اول داشتن فانتزی و دوم خلاقیت می تواند دوبال پرواز یک نویسنده باشد برای نوشتن یک سناریو، فانتزی ابر داستانی ایجاد می کند و خلاقیت باعث شروعو ادامه سپس پایان در داستان ، موارد دیگری هم می تواند در کنار این دو عامل باعث غنی بخشی گردد.
همونطور که آلفرد هیچکاک میگه:((یک فیلم خوب نیاز به 3 چیز داره، اول فیلمنامه،دوم فیلمنامه،سوم فیلمنامه))در دنیای گیم هم این قانون وجود داره و یک بازی وقتی میتونه خوب باشه که داستان خوبی داشته باشه(البته جدا از آثار ایندی و بازی های تفتنی،صحبت من روی بازی های AAA هست)مثلا اگر بازی متال گری داستان سطح بالایی نداشت مطمنا هیچکس ازش بعنوان یک شاهکار یاد نمیکرد،یا اگر TLOU یک داستان عالی نداشت ورد زبانها نمیشد،ستون اصلی نوشتن یک بازینامه خوب علاقه، یک فکر خلاق و قوه تخیل بالاست،با داشتن این سه چیز شما میتونید هر غیر ممکنی رو ممکن کنید،فراموش نکنید در دنیای تخیل شما تنها محدودید موجود خودتونید،پس تا جای ممکن سعی کنید با خوندن کتابها و دیدن فیلم های متنوع(حتی در ژانرهایی که علاقه ای بهشون ندارید)سطح خلاقیتتون رو بالاببرید. قانونی نوشته نشده هست که میگه علاقه در هرکاری شما رو در اون موفق میکنه.
سلام
خیلی خوب بود من نویسنده هستم و خیلی مشتاقم یک بازینامه نویس شوم. من کاملا تازه کارم و گیم را تازه شروع کرده ام . لطفا راهنماییم کنید.
ممنون