توجه داشته باشید که این پست یکی از مطالب قدیمی بازی‌وود است که بیش از ۱۰ سال از زمان انتشار آن می‌گذرد. اگر کیفیت تصاویر پایین است یا ساختار صفحه مشکل دارد به این علت است. این ایرادات در قالب جدید سایت برطرف شده‌اند و در مطالب جدید خبری از آن‌ها نیست.

وقتی مکس پین (Max Payne) برای اولین بار آن شیرجه ی کذایی خود را با حالت آهسته زد فهمیدیم که چگونه بازی در دست ساخت رمدی (Remedy Entertainment) از سینما الهام گرفته است.

با این حال در سال های اخیر تلویزیون توانسته گوی رقابت را در زمینه داستان سرایی از پرده های نقره ای برباید. به همین دلیل و با افزایش کیفیت سریال های تلویزیونی در چند سال گذشته هم از نظر محتوی و هم ارزش ساخت بالا رمدی و تیم فنلادی اش از این رسانه نیز الگو برداری کرده اند.

بازی آخر این استودیو، آلن ویک (Alan Wake) از نظر ساختاری بسیار شبیه سریال های با کیفیت شبکه HBO بود به گونه ای که حتی قسمت های آنچه گذشت را نیز شامل می شد و مراحل هم دارای شاخه های داستانی مخصوص به خود بودند.

وقتی رمدی در سال گذشته کوانتوم بریک (Quantum Break) را برای ایکس باکس وان (Xbox One) معرفی کرد شاهد آن بودیم که این شرکت قصد دارد نزدیکی بازی ها و تلویزیون را یک قدم جلوتر برده و به عنوان یک سرگرمی واحد ارائه کند. در آن زمان اعلام شد که هدف کوانتوم بریک ترکیب بازی و اپیزودهای سریالی با همدیگر است که ممکن است تصمیمات و تغییرات در یکی بر دیگری تاثیر داشته باشد.

quantum-break-2

زمان بازیچه ی شما خواهد بود یا شما بازیچه ی زمان؟

عکس العمل مردم به این خبر متفاوت بود؛ درست است که الهام گرفتن بازیها از فیلم ها و سریال ها (مثل L.A. Noire, The Walking Dead و Red Dead Redemption) می تواند نکته مثبتی باشد و مهمتر از همه بازی کردن را لذت بخش تر کند اما آیا ترکیب این دو فرمول هم موفق خواهد بود؟ اگر رمدی از پس کار به درستی بر آید و کمی هم مثبت اندیشانه به قضیه نگاه کنیم، کوانتوم بریک می تواند یک نگاه تازه به صنعت گیم باشد.

نکته مثبت قضیه این است که رمدی در 14 سال اخیر تنها یک مدل بازی ساخته است: شوتر سوم شخص با مکانیزم های غیرواقعی به عنوان ویژگی اصلی هرکدام. در مکس پین شیرجه های صحنه آهسته، در آلن ویک سیستم نور و استفاده از آن به عنوان سلاح و حالا در کوانتوم بریک دستکاری زمان.

در دمویی که در نمایشگاه گیمزکام (Gamescom 2014) امسال نمایش داده شد، شاهد آن بودیم که این مکانیزم های زمانی به بازیباز اجازه می دهند زمان را برای لحظاتی متوقف کند که این خود باعث محیا شدن چندین قابلیت جالب دیگر می شود.

شخصیت اول بازی این بار آقای کوانتوم بریک نیست! برخلاف بازی های قبلی رمدی که در آن اسم بازی در حقیقت همان اسم شخصیت اول آن است در کوانتوم بریک مردی سرسخت به نام جک جویس (Jack Joyce) قرار است داستان را رقم بزند. وقتی به سمت جک شلیک می شود، او می تواند زمان را متوقف کند. این توقف به او اجازه می دهد یا به سرعت از تیررس آن ها خارج شود یا نزدیک دشمنان شده و گلوله های تازه خارج شده از سلاح های آنها را برداشته و به سمت خودشان برگرداند. در اصل این دو قابلیت همان کارهای فوق العادی نئو (Neo) در سری فیلم های ماتریکس (The Matrix) است.

quantum-break-1

دوربین بازی در نمای سوم شخص

قسمت عمده ی دیگر مبارزات داخل بازی، تیراندازی استاندارد سوم شخص با قابلیت کاورگیری است که در رده بازی هایی مثل آنچارتد (Uncharted) یا گیرز آو وار (Gears of War) قرار می گیرد. بعضی مواقع هم وقتی جویس کار خاصی انجام می دهد، برای مثال به سمت دشمن جهش می کند و یک مشت به صورت دشمن می زند، یا یک بشکه گاز را منفجر کرده و دشمنان اطراف را به هوا می فرستد، دوربین بازی جا به جا شده و با حالتی آهسته سعی می کند صحنه ها را تا جایی که می تواند جالب و هیجان انگیز جلوه دهد.

اینها چیزهایی بودند که در دموی نمایش داده شده شاهد آنها بودیم. با اینکه مبارزات سرگرم کننده و با زرق و برق به نظر می آمدند ولی این سوال باقی می ماند که آیا اینها برای جذب کردن بازیباز در 8 ساعت طول گیم پلی یا بیشتر کافی هستند یا خیر.

این جنبه مهمترین جایی بود که منتقدها به آلن ویک ایراد گرفتند. با اینکه داستانی گیرا و اتمسفری خاص داشت ولی مکانیزم های گیم پلی آن حتی قبل از رسیدن به نصف بازی حالت تکراری به خود می گرفتند.

از نظر داستانی، قدرت کوانتوم بریک به نظر می آید بیشتر از مبارزات آن باشد. بعد از اینکه آزمایش خاصی در یک مرکز تحقیقاتی دچار اختلال فاحش می شود، جویس قابلیت تغییر زمان پیدا می کند. همچنین او در می یابد که این قابلیت اثر منفی و دنیا خراب کنی هم برای خود او و هم برای دیگر انسان ها دارد. با این اتفاقات زمان محدود می شود و این مسئولیت بر عهده جویس می افتد که برای رفع آن دنبال راه چاره باشد. طبق معمول در این بین یک شرکت تجاری خبیث هم وجود دارد که تنها به دنبال منافع خود است. در کوانتوم بریک هم شرکت مانرک (Monarch) قصد دارد جویس را پیدا کرده و از قابلیت های تغییر زمان او برای دستیابی به اهداف شوم خود استفاده کند.

در بعضی از مراحل که زمان شروع به تقسیم و شکستگی می کند، جویس یا به عبارت دیگر بازیباز خود را در میان محیط ایستایی می یابد که به خاطر توقف زمان (اصطلاحاً «Stutter») به این شکل در آمده. این محیط ایستا، ثبات ندارد و وقتی جویس از میان آنها عبور می کند بعضی از اشیا یا افراد با سرعت های متفاوت شروع به حرکت می کنند. این بدان معناست که اگر در صحنه ای به خاطر توقف زمان پل در حال خراب شدن هنوز هم قابل گذر باشد امکان دارد در میانه راه زمان به حالت عادی خود برگردد و با خراب شدن پل شما هم کشته شوید. یا هنگام عبور از یک صحنه نبرد بین دیگران امکان دارد عادی شدن زمان اتفاقات ناگواری را رقم بزند.

سه شخصیت اصلی در بازی وجود دارد که هر کدام قدرت مخصوص خود را دارند. پل سرن (Paul Serene) که آدم بد داستان و رئیس شرکت مانرک است و می تواند آینده را ببیند و بر اساس آن در زمان حال تصمیم بگیرد. جک جویس که گفتیم قدرت توقف زمان را دارد و نفر دیگر بث وایلدر (Beth Wilder) یکی دیگر از آدم خوب های داستان که همراه جویس است و هنوز قدرت او معلوم نیست.

همچنین جالب است بدانید که رمدی از یک سخنران دانشمند که قبلاً در CERN (سازمان تحقیقات هسته ای اروپا) کار می کرده کمک گرفته است تا بازینامه تا حدودی مطابق مباحث موجود در فیزیک نظری در دنیای واقعی باشد.

قدرت های ویژه جویس در خارج از مبارزات هم به کار می آیند و باید از آنها برای حل پازل های محیطی و پلتفرمینگ استفاده کرد. وقتی زمان در حالت عادی باشد، او می تواند بعضی از اشیای محیط را ثابت نگه دارد و به این ترتیب با خرابه های موجود برای خود راهی برای پیشروی درست کند.

در یکی از نمایش های بازی یک تریلی نفت کش به پل برخورد می کند و باعث تخریب آن می شود. اینجاست که قدرت های جویس به کمک او می آیند و او می تواند برای خود راهی ایجاد کند. یا در جایی دیگر به خاطر حلقه ایجاد شده در زمان یک لودر مرتباً با قسمت جلویی اش به زمین ضربه می زند و مانع عبور جویس از مسیرش می شود که به کمک قدرت هایی که او در اختیار دارد می تواند از پس آن بگذرد.

اطلاعات داستانی بازی و همچنین سریال تلویزیونی همراه آن که هم اکنون در حال ضبط شدن است و به همراه بازی منتشر خواهد شد، در حال حاظر بسیار کم است. این کم بودن اطلاعات داستانی کاملاً قابل درک است؛ رمدی اصلا دوست ندارد هیچ قسمتی از بازی را لو دهد چرا که همیشه داستان یکی از مهمترین و برجسته ترین نقاط بازی هایش بوده است.

با این حال سم لیک (Sam Lake)، نفر اول استودیوی رمدی، اعلام کرده است که سریال تلویزیونی بیشتر روی فعل و انفعالات سیاسی داخل شرکت مانرک تمرکز دارد. باید منتظر ماند و دید که چگونه سریال و بازی طبق ادعای رمدی روی هم تاثیر خواهند گذاشت.

این دمو بیش از هر بازی دیگر مخاطبان را یاد دو بازی Gears of War به خاطر دوربین و تیراندازی بازی و نیز Singularity به خاطر دستکاری زمان می اندازد. باید اعتراف کرد که بخش پلتفرمینگ بازی بهتر از سیستم تیراندازی و مبارزات بازی به نظر می آید و دوباره این سوال را پیش می آورد که آیا خواهد توانست بازیباز ها را در طول بازی علاقه مند نگه دارد یا خیر.

البته هنوز زود است که بخواهیم قضاوت کنیم ولی به نظر می رسد رمدی از اشتباهات خود در آلن ویک درس گرفته و سورپرایز هایی علاوه بر چیزهایی که تاکنون نمایش داده شده در چنته دارد.

Quantum Break در سه ماهه دوم سال 2015 به طور اختصاصی برای Xbox One منتشر خواهد شد؛ البته اگر مانند Alan Wake یا دیگر بازی های اختصاصی ایکس باکس وان بعداً برای PC هم منتشر نشود!

لحظه ها آرامند
و من و ثانیه ها می تازیم
به بلندای سکوت
و به پهنای زمان
گاه گاهی قفسی می سازیم…
تا زمان را به قفس صید کنیم
ولی افسوس که خود در قفسی محبوسیم
محسن دیبا، شاعر