درباره من
قبل از حرف زدن بازی کردن رو یاد گرفتم،عاشق MG.COD.bioshock.C&C پی سی گیمر.طرفدار سرسخت استاد کن لوین،کوجیما،مینجی شیکامی،جاناتان وکریستوفر نولان،هانس زیمر،.فیلم باز هستم ولی هیچ چیز جای گیم رو نمیگیره.عاشق موسیقی متن.
مدال جدیدی کسب کرد: جاذبه اجتماعی ۱
رنک جدیدی کسب کرد: Corporal
به لول 11 رسید
مدال جدیدی کسب کرد: عضو قدیمی ۵
به لول 7 رسید
خب مسلما نمیشه اونطوری که بعضی از گیمرها میخوان بازی ای ساخت که در اون بشه قالب کلی داستان رو عوض کرد،چون تغیر این قالب به معنی تغیرکلی بازیه و برای انجام دادن چنین کاری سازندگان 3 مشکل جدی خواهند داشت،اول صرف هزینه و وقت بسیاربیشتر برای ساختن چندقالب متفاوت که در اصل چند بازیه متفاوت با کارکترهایی ثابت اند،دوم بالا رفتم حجم بازی و سوم مرزهایی که تعین کننده ژانر یک بازیه،البته دور از ذهن نیست که تا چندسال دیگه شاهد این نوع بازی هم باشیم ولی تا اونموقع میتونیم به بازی های دیوید کیج دل ببندیم.
همونطور که آلفرد هیچکاک میگه:((یک فیلم خوب نیاز به 3 چیز داره، اول فیلمنامه،دوم فیلمنامه،سوم فیلمنامه))در دنیای گیم هم این قانون وجود داره و یک بازی وقتی میتونه خوب باشه که داستان خوبی داشته باشه(البته جدا از آثار ایندی و بازی های تفتنی،صحبت من روی بازی های AAA هست)مثلا اگر بازی متال گری داستان سطح بالایی نداشت مطمنا هیچکس ازش بعنوان یک شاهکار یاد نمیکرد،یا اگر TLOU یک داستان عالی نداشت ورد زبانها نمیشد،ستون اصلی نوشتن یک بازینامه خوب علاقه، یک فکر خلاق و قوه تخیل بالاست،با داشتن این سه چیز شما میتونید هر غیر ممکنی رو ممکن کنید،فراموش نکنید در دنیای تخیل شما تنها محدودید موجود خودتونید،پس تا جای ممکن سعی کنید با خوندن کتابها و دیدن فیلم های متنوع(حتی در ژانرهایی که علاقه ای بهشون ندارید)سطح خلاقیتتون رو بالاببرید. قانونی نوشته نشده هست که میگه علاقه در هرکاری شما رو در اون موفق میکنه.
اسامی زیادی باید در این لیست باشن،اما در اینجا میتونیم گلچینی از بهترین ها رو ببینیم،بی شک داستان یک بازی مدیون بدمن اون بازیه،یک بدمن وظیفه داره شخصیت بازی رو بسازه،اونو به سمت خودش هدایت کنه،اونو با تجربه کنه،بهش انگیزه بده،و در نهایت با نابودی خودش اونو تبدیل به قهرمان کنه.شاید بشه به نوعی گفت بدمن خودش رو فدای داستان بازی و قهرمان بازی میکنه.