یه نکته خیلی جالب
تو انباری اشپز خونه بالای دوچرخه یه کاغذ هست که پدر سم براش نوشته که یه جشن آخر هفته هست که من و مامانت با هم میریم و باهات در تماسیم
همین آخر هفتست که سم فرار میکنه و کیتی از سفر برمیگرده
یعنی هنوز پدر و مادر سم متوجه فرارش نشدن!!!
در ضمن اون روزنامه ایی که میگی اسم اسکار نوشته شده
اسم پدر کیتی تری هست
بعد جلوی در دوم اتاق سم که یه جای مخفی بود یه کاغذ هست که روش نوشته
سلام؟!!
سلام
تو کی هستی؟؟!!
اسکار
که این کاغذ احضار روحه
پس نتیجه میگیریم که عموی کیتی(اسکار) مرده.
داری اشتباه می کنی اون عکسی که روی میز بود اسکار عموی سم هست ,اگه توجه کنی یه کارت داروخونه رومیز هست که اسم اسکار روش نوشته شده
در ضمن اگه به ژورنال های سم دقت کرده باشی; اونجایی که می گه من از دبیرستان فرار کردم که برم پیش لونی,از دبیرستان به خونش زنگ میزنن بعد پدر و مادرش میگن ... .
پس در نتیجه پدرش زندست چون اگه مرده بود چطور کیتین که از سفر با خونه تماس میگرفته متوجه مرگ پدرش نشده
و عکس روی میز یه خورده پیرتر از عکس خونوادگی اونا هست پس پدرش زندست!!!
و در آخر اونجایی که به اتاق خودمون میرسیم که یه نامه زیر در هست سم نوشته بود: بابا و مامان می خوان این اتاق رو برای تو آماده کنن ولی اگه تابستون بعدی بیای متوجه می شی که اینکار رو نکردن و میتونی از اتاق من استفاده کنی چون من دیگه بهش احتیاجی ندارم.
ببخشید که طولانی شد
در ضمن من اولین بارمه که دارم تو این سایت نظر میذارم!
نقد خوبی بود اما اینجوری که داستان قسمت اول لوث شد!!!! کاش همون اول خطر لوث شدن داستان رو می نوشتین!!
یه نکته خیلی جالب تو انباری اشپز خونه بالای دوچرخه یه کاغذ هست که پدر سم براش نوشته که یه جشن آخر هفته هست که من و مامانت با هم میریم و باهات در تماسیم همین آخر هفتست که سم فرار میکنه و کیتی از سفر برمیگرده یعنی هنوز پدر و مادر سم متوجه فرارش نشدن!!!
یه چیز دیگه که گفتم شاید جالب باشه اسم خواهر کیتی sam نیست این اسم مخفف samantha است!
در ضمن اون روزنامه ایی که میگی اسم اسکار نوشته شده اسم پدر کیتی تری هست بعد جلوی در دوم اتاق سم که یه جای مخفی بود یه کاغذ هست که روش نوشته سلام؟!! سلام تو کی هستی؟؟!! اسکار که این کاغذ احضار روحه پس نتیجه میگیریم که عموی کیتی(اسکار) مرده.
داری اشتباه می کنی اون عکسی که روی میز بود اسکار عموی سم هست ,اگه توجه کنی یه کارت داروخونه رومیز هست که اسم اسکار روش نوشته شده در ضمن اگه به ژورنال های سم دقت کرده باشی; اونجایی که می گه من از دبیرستان فرار کردم که برم پیش لونی,از دبیرستان به خونش زنگ میزنن بعد پدر و مادرش میگن ... . پس در نتیجه پدرش زندست چون اگه مرده بود چطور کیتین که از سفر با خونه تماس میگرفته متوجه مرگ پدرش نشده و عکس روی میز یه خورده پیرتر از عکس خونوادگی اونا هست پس پدرش زندست!!! و در آخر اونجایی که به اتاق خودمون میرسیم که یه نامه زیر در هست سم نوشته بود: بابا و مامان می خوان این اتاق رو برای تو آماده کنن ولی اگه تابستون بعدی بیای متوجه می شی که اینکار رو نکردن و میتونی از اتاق من استفاده کنی چون من دیگه بهش احتیاجی ندارم. ببخشید که طولانی شد در ضمن من اولین بارمه که دارم تو این سایت نظر میذارم!