دنیای پس اخر زمانی، دنیایی که بارها چهره خاکستری و بی رحم خودش را برای مردمان دنیا به هر نحوی نشان داده است و هر شخص نسبت به ان روشی که از این دنیا برداشت کرده درباره این وضعیت هولناک برای خود دنیایی ترسیم کرده است، شاخ و برگ داده و به این فضای ساختگی خود داستان و روح میبخشد و فکر میکند که ایا می تواند در این دنیا دوام بیاورد یا نه! ایا می تواند لحظه ای به دور از اشخاصی که دوستش دارد زندگی کند و یا اصلا می تواند برای کسب اجازه یک دقیقه بیشتر نفس کشیدن دست به کشتن هم نوع خود بزند! مطمئنا این ترسیم هولناک برای هر شخصی بسیار عذاب اور است و همیشه سعی خواهد کرد حتا در رویاهای خود به چنین دنیایی فکر نکند و اهمیتی هم نخواهد داد که روزی این فضای پس اخرزمانی رخ خواهد داد، چون تنها در انتهای کار با خود خواهد گفت این اتفاق غیر ممکن است!
در طول سال های زندگی بشر این موضوع به دفعات زیاد از طریق های مختلف و زیاد روایت شده و همگان از کتاب و نویسندگی گرفته تا فیلم و بازی از این موضوع بهره های زیادی برده و تعریف های خاص خود را نسبت به این نگرش انجام داده اند که هر کدام دیدگاه های خاص و متفاوت خود را ارائه داده اند که باعث شده این موضوع تبدیل به یک دیدگاه کلیشه ای و تکراری شود.
دنیای بازی های ویدئویی نیز بدور از این تعریف نبوده و عناوین پس اخرزمانی بسیار زیادی در این هنر منتشر شده و دیدگاه های خود را معرفی کردند.(The Last Of Us (TLoU یکی دیگر از عناوینی است که وارد دنیای پس اخر زمانی شده و خواسته تا نگرشی جدید و متفاوت از این دنیا را برایمان به ارمغان بیاورد، و خالقان این فضای اخر و زمانی تیمی نیست جز استدیو ناتی داگ (Naughty Dog) تیمی که با خلق شاهکار انچارتد در این نسل حقانیت عملکرد خود را به همگان ثابت کرده است. اما سوال اینجاست که چطور این چنین تیمی می خواهد همچین فضایی بسازد که تا به حال تجربه ساخت عناوین این چنینی در کارنامه خود نداشته و می خواهد پا را از دنیای بزله گویی های فانتزی نیت دریک وارد دنیایی بکند که خون کمترین نقش را در القای خشونتش دارد. اما من همین جا پاسخ این سوال را میدهم، Naughty Dog نه تنها توانسته این دنیای پس اخر زمانی را به بهترین شکل ترسیم کند بلکه یکی از بهترین و منحصر به فرد ترین فضاهای اخرزمانی را وارد صنعت گیم کرده و یکی از هولناک ترین، خشن ترین، بی رحمانه ترین و مهم تر از همه احساسی ترین لحظات دنیای گیم را برای ما به ارمغان اورده است.
تابستان: یخبندانی عظیم در دل انسان ها
داستان و روایت داستان در TLOU فوق العادست، بی نظیر است. داستان روایت گر شیوع یک انگل از قارچ هایی با نامCordyceps است که وقتی وارد بدن انسان ها می شود در بدن انها شروع به رشد کرده و باعث ایجاد اختلال در بدن انسان ها شده و انها را از حالت عادی خود خارج می کند و انسان مبتلا به این بیماری هیچ گونه کنترلی بر روی رفتار و اعصاب خود ندارد و در اولین فرصت متوجه هر انسان سالمی که می شود به ان حمله کرده و با انتقال ویروس به بدن وی او را نیز از پا در میاورد.
دنیا الوده این قارچ ها شده و می توان گفت همه چیز از بین رفته است از نظم و قانون و دولت گرفته تا انسانیت و روابط انسان ها، دولت ها همراه با ارتش مناطق قرنطینه در نقاط مختلف ایجاد کردند و هر اعتراضی را بدون هیچ توجهی چه سن و سال چه زن و مرد از بین میبرند و سرکوب میکنند.
در این میان مردمانی هم وجود دارند که برای خود گروه ها و تشکل هایی را ایجاد کردند و در جای جای دنیای بازی حکومتی را برای خود به دور از دولت تشکیل دادند و نام انها Hunters خوانده می شود و برای بقا تلاش میکنند. تلاشی که در ان هیچ رحم و مروتی در کار نیست، هیچ مذاکره و گفتگویی نیست فقط و فقط کشتار، کشتار برای بقا، برای چند روز زیاد زندگی کردن برای یک مقدار غذا حتا برای به دست اوردن یک لنگه کفش!
داستان حول دو شخصیت اصلی به نام جوئل و الی (Joel & Ellie) روایت می شود، 20 سال از شیوع بیماری گذشته و جوئل در کنار دوست خود (تز) Tess زندگی می کند و به صورت مخفیانه در کار قاچاق اسلحه فعالیت میکنند یک روز یکی از محموله های اسلحه به موقع به دست انها نمی رسد و جوئل و تز راهی دونستن علت این موضوع می شوند که متوجه می شوند محموله اسلحه به یک گروه دیگه به نام Fireflies فروخته شده است. در همین حال جوئل و تز با زنی به نام Marlene ملاقات می کنن و او به انها پیشنهاد دوبرابر مقدار ان اسلحه ها را می دهد اما باید در قبالش کاری انجام دهند و ان هم رساندن یک دختر 14 ساله به محل Fireflies است.
اما Ellie کیست و چه اهمیتی دارد که در قبالش دو برابر محموله اسلحه پرداخت می شود موضوعی است که در ادامه داستان پی به ان خواهیم برد. اینجاست که سفر الی و جوئل شروع می شود و داستان زیبا و به یادماندنی بازی شروع می شود. شخصیت پردازی در TLoU بی نظیر است، فوق العادست نمونه یکی از بهترین روابط و همذادپنداری میان دو کاراکتر مجازی است. این روابط و این همذادپنداری بازی همراه با دیالوگهای دقیق و سنجیده شده چند برابر شده است.روایت داستان بازی در چهار فصل یک سال انجام میگیرد و این نیز خود یک نکته بزرگ و مثبت برای انتقال این حس قدرتمند در بین شخصیت های بازی می شود، در این بازی هر فصل مملو از معانی و تعریف های نو و جدید در روایت داستان و شخصیت پردازی است.
تعریف هایی از جنس امید، از جنس عشق، منطق و عقلانیت، Naughty Dog نگاهی جدید از امید را برای انسان ها تعریف کرده است امیدی که حتا در واپسین لحظات و در اخرین لحظات زندگی انسان تنها راه نجات انها بوده است و این امید به ادامه با عشق در هم امیخته که باعث ایجاد بهترین صحنه ها در این بازی شود و تبدیل به یکی از به یادگار ماندنی ترین لحظات عمر هر گیمری شود. واقعا لوکیشن های این بازی بی همتاست، سازندگان لحظه به لحظه بازی را با هنرمندی تمام کارگردانی کردند تا زیباترین خاطرات گیمری هر شخصی را در ذهنش به ثبت برسانند.
اما این حس و حال زیبا به لطف حضور اهنگساز شهیری همچون گوستاوو سانتالولا (Gustavo Santaolalla) چند برابر دلپذیر شده و میشه گفت گوستاوو هنر تمام عیار موسیقی چند سال اخیر خود را وارد بازی کرده است. اهنگساز اسکاری که وقتی برای اولین بار با این بازی اشنا شد گفت: «من هم می خواهم به هر نحوی در ساخت این بازی نقش داشته باشم»
موسیقی در بازی فوق العادست، عالی است یکی از بهترین موسیقی هایی است که با صحنه های بازی ترکیبی فوق العاده داشته و موجب کمک در تاثیر چندبرابری سکانس ها و انتقال احساس به بازیباز شده است. بی اغراق بگم تا به حال در طول عمرم این چنین تنظیم اهنگ قدرت مندی در هیچ بازی دیگری ندیدم و شاید تنها رقیب این امر دستان توانمند استادی همچون Harry Gregson-Williams باشد.
با توجه به نوع سبک بازی در طول بازی موسیقی بسیار کمی میشنویم اما در ان قسمت هایی که لازم است طوری شنیده می شود که تا مغز و استخوان ادمی نفوذ می کند و سنگینی کنترلر روی دستان گیمر را چند برابر می کند. شاید در قسمت هایی که موسیقی نواخته نمی شود ما یکی از قدرتمند ترین صداگذاری های چند سال اخیر را خواهیم داشت. صداگذاری در بازی یکی از بهترین و برترین نقاط قوت بازی است. صدا در این بازی از کوچکترین و جزیی ترین نکته مورد توجه قرار گرفته از صدای خاریدن موه های سر جوئل بگیر تا صدای تیک تیک های هولناک کلیکرها (Clicker) که روح و روان هر گیمری را از ترس به خود میپیچند و وقتی متوجه حضور ادمی می شوند نتیجه ای جز مرگ را برای وی رقم نمیزنن.
اما کلیکر ها تنها نیستند، اگر صدای گوش خراش انها یک سوی مرگ باشد صدای جیغ و داد Runner ها وحشتناک است طوری که حتا موقع فرار کردن از دست انها هم مرگ را در روبروی چشمان خود میبینیم و صدای مرگ را در کنار گوشمان می شنویم، از درون از انتهای درکی که یک انسان می تواند بپذیرد. به طور کلی دسته بندی دشمنان در بازی به 3 گروه تقسیم بندی شده است گروه اول نظامیان دولتی خواهند بود، گروه دوم Hunters ها خواهند بود که در سرتاسر قسمت های بازی پخش شده اند و جز همان گروهک های خودمختار هستند و گروه سوم که بخش هولناک بازی را تشکیل داده اند اینفکتد (Infected) ها یا انسان های الوده تشکیل دادند که این گروه نسبت به نوع ویروسی که در بدنشان وجود دارد به 4 نوع تقسیم شده اند.
پاییز: سست شدن انسانیت همانند برگی بر روی درخت
Runner -Stalker – Clicker – Bloater که هر کدام از این 3 گروه گیم پلی مخصوص خود را برای مبارزه و درگیری میطلبد و راه رو روش های خاص خود را دارند که باعث تنوع بخشیدن به گیم پلی بازی شده اند. اما همین گیم پلی بازی خود ابتدا دو راه اصلی را برای پیشبرد بازی پیش روی شما قرار می دهد یا مخفی کاری یا شرکت در درگیری ها در واقع می توان گفت بازی یکی از متنوع ترین بخش های خود را در گیم پلی با دشمنان متنوع در جای جای بازی قرار داده است تا هیچ موقع احساس تکرارشدن و کم تنوع بودن بازی را نکنید و برای هر ذائقه ای یک روش خاص در بازی وجود داشته باشد. به هنگام مخفی کاری همه چیز بستگی به شما و تصمیمات شما دارد که در اینجا صداگذاری بازی به شدت وارد عمل می شود و هر حرکت اشتباه شما برابر با لو رفتن شما خواهد بود و یا شرکت در درگیری ها که با توجه به کمبود مهمات و امکاناتی که توسط ایتم های مختلف در بازی ایجاد می کنید تنوعی دیگر برای گیمر ایجاد می کند.
گیم پلی اختیارات بسیار زیادی را برای پیش برد بازی در اختیار شما قرار میدهد و هر تصمیم درست در موقعیت مناسب و مکان دقیق باعث پیروزی شما خواهد شد و بالعکس هر تصمیم نادرست باعث کشته شدن شما یا حداقل از بین رفتن مهماتی که به سختی جمع اوری کردید می شود چه بسا که از بین رفتن یا کمبود مهمات مساوی است با مرگ.
همان طور که گفتم دشمنان در 3 گروه متفاوت حضور دارند شکارچی ها یا همان Hunters ها با توجه به نوع زندگیشان با همان امکانات با شما خواهند جنگید این گروه هیچ موقع مجهز به تسلیهات کامل نظامی نبوده بنابراین در میان انها نفراتی هم هستند که با در دست داشتن چوب و میله و هر وسیله دیگری به سوی شما حمله ور خواهند شد و اینجا شما را برای مجادله به صورت تن به تن مجاب خواهند کرد. گروه دوم نظامیان هستند، این گروه به تجهیزات نظامی کاملی مجهز بوده و درگیری با این گروه کار سختی است و نفرات انها بسیار زبده و ماهر هستند و هر حرکتی را به موقع انجام میدهند، بنابراین انجام یک کار مخفی کاری برای از پا دراوردنشان بسیار شیوه بهتری است. اما گروه بعدی که خطرناک ترین دشمنان بازی را تشکیل می دهند اینفکتد (Infected) ها خواهند بود همان طور که توضیح دادم اینفکتدها خود هر کدام در 4 نوع آلودگی قرار دارند. Runner ها سرعت بسیار بالایی دارند و به هنگام درگیری با رانرها امکان یک بار فرار از دستشان وجود دارد ولی در صورت کم دقتی کردن سریع جان شما را خواهند گرفت Stalker میشه گفت در حال رسیدن به تکامل کلیکرها هستند اینها نیز سرعت بالایی دارند و به صدا بسیار حساس هستند، Clicker که نهایت ترس بازی را به شما انتقال خواهند کرد بسیار سخت جان هستند و هنگامی که خودشان را به شما برسانند کارتان در ان واحد تمام است و تنها راه این هست که با هر وسیله ممکنی از نزدیک شدن انها جلوگیری کنید چرا که یک بار گاز گرفتن انها برابر با مرگ است، Bloater ها چیزی شبیه به مینی باس های بازی هستند خیلی زیاد در مقابل راه شما قرار نمیگیرند ولی وقتی وارد شوند باید تمام مهمات خود را برایش خالی کنید، Bloater ها قدرت بالایی دارند و در فاصله های دور از خودشان گردهای سمی را پخش میکنند و در صورت دسترسی به فرد سرش را از تنش جدا می کنند.
اما چالش واقعی بازی زمانی بالاتر می رود که اینفکتد ها به صورت گروهی و تیمی به سوی شما حمله ور شوند که در میانشان از رانرها، کلیکرها، بلوترها وجود دارد و اینجاست که باید تصمیم بگیرید که از میان انها به صورت مخفی رد بشید یا با مهمات محدودی که در اختیار دارید در مقابلشان با ایستید اما کمی فکر کنید وقتی ارتشی در مقابل این موجودات قد خم کرده است شما همراه با یک دختر 14 ساله چطوری می خواهید در مقابل این موجودات نکره، بدترکیب و پرصرو صدا ایستادگی کنید. صدایی که از کلیکر ها صاتع می شود تا سال ها در گوش هر گیمری طنین انداز خواهد شد چه بسا که ترسناک است بلکه نوع جدید و خاصی از این صدای ترسناک را در حافظتان ثبت خواهید کرد.
اما اگر درگیر شوید بازی به مرور مهمات و ابزار جنگی گرم و سرد مختلفی در اختیار شما قرار خواهد داد از پیستول، شاتگان، اسنایپ، تیرو کمان، لوله، چوب، مولوتوف و غیره در اختیار شما قرار میگیرد و شما رفته رفته با اینورتوری (Invertory) بهتری روبرو خواهید شد. اما این اینورتوری فقط مختص جا دادن سلاح ها نیست و شما با جمع اوری ایتم هایی از جمله قیچی، الکل، باند و غیره با ترکیب انها لوازم مورد نیاز خود را تهیه خواهید کرد، بسته های سلامتی تهیه خواهید کرد مولوتوف را خواهید ساخت، بمب های دستی درست می کنید و با استفاده از باند قیچی را به سر چوب یا میله خواهید بست تا ضربات بهتری به دشمن وارد کنید. تمامی این امکانات توانایی اپدیت شدن را دارد و رفته رفته با جمع اوری ایتم های اپدیت شما می توانید اسلحه های خود، نوار سلامتی خود، دفعات ضربه زدن با چوب و خنجر و چکش را افزایش دهید چرا که هر وسیله سرد دارای میزان دمیج خاص خودش بوده و با چند بار ضربه زدن از بین میروند پس باید به موقع و در اسرع وقت ازشون استفاده شود. چالش گیم پلی بازی در تغییر سلاح ها هم کاملا مشهود است و در اینجا برخلاف دیگر بازی ها سلاح ها به صورت انی تغییر نمی کنن و حتا برای تغییر یک سلاح کوچک باید به کوله پشتی خود مراجعه کنیم اسلحه مد نظر خود را انتخاب کنیم و به مسیر خود ادامه بدیم. این وضعیت باعث می شود حتا برای تغییر اسلحه نیز زمان سنجی مناسبی داشته باشیم زیرا که حتا یک ثانیه غفلت برابر با مرگ خواهد بود.
به جرات می توان گفت TLoU یکی از بهترین سیستم اپگرید چند وقت اخیر را ارائه داده است. با اپگید کردن سلاح های سرد حتا یک بار شانس فرار کردن از دست اینفکتدها را به دست خواهید اورد. اما این بدان معنا نیست که دیگر می توان با خیالی راحت به مبارزه با اینفکتد ها رفته و رو به مبارزه های تن به تن بیاوریم. جو و اتمسفر هولناک بازی در هنگام حضور این انسان های بیمار به حدی سنگین و نفس گیر است که تا انتهای بازی همیشه از حضورشان خواهید ترسید. Naughty Dog هنر خود را در انجام مبارزات تن به تن در سری انچارتد در حد کمال نشان داده است اما اینبار این مبارزات در بهترین شکل ممکن خود پیاده سازی شدند، با توجه به کمبود مهمات ما نیاز داریم که از وسایل و امکانات اطراف برای از بین بردن دشمنان استفاده کنیم و این استفاده ها کاملا با محیط در تعامل بوده و هر حرکت نسبت به جایی که در ان حضور دارید انجام خواهد شد. ممکن است نزدیک یک میز باشید و سر دشمنتان را محکم به میز بکوبید یا او را هل داده به دیوار بزنید و با لوله کارش را تمام کنید و یا سر دشمنتان را به گوشه چهارچوب دیوار بچسبانید و… که هر کدام تنوع بسیار بالایی نسبت به موقعیتی که در ان حضور دارید خواهد داشت. بازی توانسته با در هم امیختن جو و اتمسفر خود یکی از یونیک ترین و به یادماندنی ترین فضای ترسناک (Survival Horror) نسل و یا 10 سال اخیر را ارائه دهد. حضور در میان سیل عظیمی از اینفکتد ها که با صدای گوش خراش خودشون قلب هر گیمری را به تپش وا میدارن و تصمیم گیری برای مبارزه یا رد کردن انها به شکل مخفی کاری از دیگر تاثیرات ترسی خاص در این بازی است. اینفکتد ها نابینا بوده و به صدا بسیار حساس هستند رد شدن از میان انها به شکل مخفی نیازمند دقت بسیاربالایی دارد چرا که شاید مجبور شوید برای رسیدن به هدف درست از کنار یک کلیکر بی اعصاب رد شوید و یک حرکت اشتباه برابر با مرگ شما خواهد بود. اما روش های مختلفی نیز برای دور کردن انها در بازی تعبیه شده از جمله پرت کردن وسایلی همچون بطری های نوشیدنی ، اجر یا استفاده از تیرو کمان، می توان با پرت کردن یک شیشه بطری به سمتی دیگر و ایجاد صدا توجه اینفکتد ها را به محلی که صدا امده است جلب کرده و انها را از روبروی خود دور کنیم این کار فقط چند ثانیه به شما مهلت می دهد تا سریع کار خود را انجام دهید چرا که اینفکتد ها سریع به جای خود بازگشته و اینبار بی اعصاب تر و متحرک تر از قبل حضور دارند پس تصمیم گیری در بهترین موقعیت و عمل به ان در کمترین زمان ممکن یکی از ملاک های اصلی بازی خواهد بود.
یارهای خودی مصون از دست اینفکتد ها یا هر دشمن دیگری نیستند و به دفعات امکان این هست که به انها نیز حمله شده و جانشان در خطر باشد و شما باید به نجات جان انها بشتابید و همچنین برعکس یارهای خودی نیز در اولین فرصت به کمک شما در مواقعی که نیاز به کمک دارید خواهند امد. این رفتارها رفته رفته و با پیش روی در داستان بازی بهتر و قوی تر می شود. تقریبا میشه گفت بعد از اواسط بازی که الی بهتر کار با اسلحه و وسایل دوربر را یاد مییگرد از هیچ کمکی برای نجات شما دریغ نمی کند حتا اگر اسلحه یا تیکه اجری در اطراف نباشد چاقوی خود را در اورده و خود را وارد محلکه می کند و به هر نحوی که است به دشمن اسیب وارد می کند طوری که بعضا شما متحیر از رفتارهای او خواهید شد و مهم تر از همه درک این همه خشونت و بی رحمی در وجود یک دختر 14 ساله را لمس خواهید کرد. اینجاست که به نبوغ بالای سازندگان بازی پی خواهید برد و با خود به فکر فرو خواهید رفت که یک فضای خشن و بی رحم چطور می تواند روی یک دختر معصوم کوچک تاثیرگذار باشد و او را نیز همانند بقیه تبدیل به یک فرد با خصوصیات وحشی گرایانه کند.الی الان به جای این که به نوع شام خود فکر کند، به پوشیدن لباس های رنگارنگ فکر کن، به این که شب موقع خواب مادرش او را ببوسد یا برای خرید یک اسباب بازی مد نظر خود پافشاری کرده و ناز کند الان دارد با بی رحمی های تمام محیط اطراف خود دست و پنجه نرم می کند و حتا وقتی در میان یک جنگل عظیم که ساعت ها است پیاده روی کرده است جرات این را نداشته باشد که بگوید من گرسنم. ناتی داگ با هنرنمایی تمام یکی از بهترین روابط احساسی چند سال اخیر را به نمایش گذاشته است که توانسته است بهترین فضای همذادپنداری بین شخصیت ها را ایجاد کند و این حس فقط به خاطر نبوغ انها در ساخت انیمیشن های شخصیت های بازی است.
زمستان: قلبی کوچک که در اتش گداخته شده است.
انیمیشن های نرم و باور پذیر در بازی بیداد می کند تمام چیزهایی که تا به حال دیده اید را فراموش کنید (حتا Uncharted 3)، سازندگان توانسته اند منحصر به فرد ترین حالتات چهره در بازی را ایجاد کنند طوری که حتا از چهره بی ربط ترین شخصیت بازی نیز بدون دقت عبور نکرده است. این دقت تمام به لطف استفاده از سیستم موشن کپچری (Motion capture) که با صداگذرای همزمان انجام شده باور پذیرتر و رئال تر شده است. ND در سال های اخیر نشان داده است که در کارهای گرافیکی استاد است و اینبار نیز این قضیه را با تمام کمال به اثبات رسانده.
گرافیک بازی یک شاهکار است یکی از پرجزییات ترین بازی ها است که تا به حال ساخته شده. توجه و وسواس به جزییات جنون امیز است. تکنیک و تکونولوژی استفاده شده در بازی فوق العادست. بازی دارای افکت و فیزیک بی رقیب در اب است. این امر در کنار حرکات بی رقیب و انیمیشن های فوق العاده تمامی شخصیت های اصلی و فرعی و حتا دشمن ها که باعث ایجاد صحنه های سینماتیک به یادماندی شده است. نورپردازی در بازی در حد یک شاهکار است. عبور نور از لابه لای برگ درختان، بازتاب نور که باعث ایجاد سایه های مختلف نیز می شود شاهکار است. اصلا توصیف این همه توجه به جزییات گرافیکی بازی واقعا سخت است چون سازندگان یک گرافیک بین نسلی تمام عیار با توجه به کوچکترین و جزئی ترین نکات در بازی را ارائه کردند.هر چیزی را که تا به حال از یک گرافیک عالی دیده اید را فراموش کنید چرا که TLoU نشانی برای ختم بهترین گرافیک بازی ها خواهد بود.
دنیای بازی یک محیط باز (Open world) نیست اما محیط ها و لوکیشن های بازی انقدر بزرگ و پیچ در پیچ هستند که کم از یک بازی محیط باز ندارند. محیطهایی مملو از خرابه های ساختمان ها و درختانی در هم تنیده و این محیط های بزرگ با این گرافیک عظیم بر روی یک کنسول 6 سال پیش دارای یک هوش مصنوعی بسیار بالاست که نمونش اصلا وجود ندارد. هوش مصنوعی بازی یک کلاس کاری منحصربه فرد را روبروی شما قرار میدهد. تعاملی بی نظیر چه از طرف یارهای خودی و چه از سوی دشمنان به ارمغان می اورد. چه بسا که دقت در هوش مصنوعی دشمنان بسیار بالاتر و بهتر از یارهای خودی انجام شده است. دشمنان بازی (به غیر از اینفکتد ها) کاملا به محیط مسلط هستند و کوچکترین صدا باعث لو رفتن شما خواهد شد.
تا موقعی محل شما لو نرفته است می توان با استفاده از مخفی کاری و رساندن خود به دشمنان یکی یکی از شر انها خلاص شد اما این به همین راحتی ها نیز نخواهد بود و حرکت دشمنان به طور متوالی در بازی و جابه جا شدن انها کار را سخت می کند و این سختی موقعی چند برابر می شود که انها متوجه حضور شما در محیط شده و دیگر انها نیز با استقرار در مکان های مناسب عرصه را برای شما تنگ تر میکنند. کافی است تا بعد از شناسایی شدن یک بار در یک گوشه بنشینید و نظاره گر جستجوی دقیق دشمنان در محیط به دنبال شما باشید و تماشاگر یکی از قدرتمندترین رفتارهای هوش مصنوعی در کل تاریخ باشید. اما دقت داشته باشید که حتا مخفی کاری هم عواقب خود را دارد و همان طور که شما برای شکار دشمنان مخفی می شوید دشمن نیز از این قائده مستثنا نبود و یکباره شما را از پشت میگیرند این یعنی این که ممکن است شما نیز دیده شده اید اما دشمن مورد نظر برای گرفتن شما خود پا به یک حرکت مخفی کاری گذاشته است تا بی صرو صدا به شما نزدیک شده و اسیرتان کند. ایا این هوش مصنوعی بی نظیر نیست؟ چه بسا که پیشتر توضیح دادم یارهای خودی نیز از این قائده مستثنا نبوده و نه تنها شما را در نبرد یاری خواهند کرد بلکه به هنگام مخفی کاری نیز پا به پای شما برای از بین بردن دشمنان کمک حال شما خواهند بود.
در اندک مواردی یارهای خودی شروع به تیراندازی میکنند و باعث لو رفتن ما می شوند اما این امر دقیقا داینامیک بودن اتفاقات را نشان میدهد. کاملا قابل درک است وقتی یک انسان همراه با چند نفر یک کاری انجام میدهند هر کدام مسئول کارهای خود است و این که من یک کاری انجام میدهم پس نفر مقابل هم حتما باید درست این چنین باشد این کاملا اشتباه است چه بسا که در فضای دنیای سرگرمی بازی ها این امر باید به شکلی باشد که لطمه ای به گیم پلی بازی وارد نکند و اسیبی به لذتی که در اون لحظه دارید از بازی انجام می دهید نزند. خود بازیباز هنگام کنترل شخصیت بازی دچار اشتباهات شده و یا لو میرود یا نمی تواند به خوبی به کمک یارهای خودی برود و موارد دیگر این چنینی بارها اتفاق می افتد پس ایراد گیری از هوش مصنوعی یارهای خودی کاملا بی مورد است. وقتی میگیم هوش مصنوعی در بازی بهترین هوش مصنوعی هست که تا به حال دیدیم دقیقا به خاطر حفظ و رعایت بالانس بازی است در اینجا هیچ موقع یک اتفاق دوبار تکرار نمی شود اصلا و ابدا امکان ندارد یک رویداد مجدادا رخ دهد چون تعریفی که برای مسیرهای حرکت دشمنان و یارهای خود بر روی هوش مصنوعی انجام شده بسیار گسترده است و این گستردگی تمام با این محیطهای بزرگ و پرجزییات ان هم بر روی کنسول چند سال پیش کاملا قابل قبول و حتا فراتر از درک امروزه بازی های رایانه ای است.
ناتی داگ با این حرکت مانع اتفاق افتادن دو چیز در بازی شده: 1- جلوگیری از تعریف ساده هوش مصنوعی دشمنان که فقط بلد باشن کاور بگیرن و تا نمردن یا نکشتن پشت کاور باقی بمانن 2- یا بی اسیب کردن یارهای خودی که باعث شود هیچ نگرانی نسبت به یارهای خودی نداشته باشیم و با خیال راحت به کشت و کشتار ادامه بدیم. بازی دارای قابلیتی به نام Listening است که به صورت دید مخفی بوده و شما می توانید دشمنان ان سوی دیوار را ببینید و نسبت به رفتار انها استراتژیک خودتان را بچینید این دید مخفی چیزی شبیه به دید بازی Batman است. البته این امکان را به بازیباز داده شده که از ابتدای بازی یا هر موقع که خواست گزینه دید مخفی را غیر فعال کند و بدون ان به بازی ادامه بدهد.
بهار: امیدی در اوج ناامیدی
همان طور که انتظار می رفت سازندگان این شاهکار فقط به بخش سینگل اکتفا نکرده و یک مالتی پلیر بسیار جذاب و متفاوت را به بازی اضافه کردند چه بسا که وجود تنها همین بخش سینگل خود به تنهایی حرف های زیادی برای گفتن داشت.در بخش مالتی دو مد وجود دارد که هر مد خصوصیات متفاوتی دارد یک مد با نام Supply Raid و Survivor که هر دو به فرم Team Death Match هستن و دو تیم مجزا به نام های Hunter و Firefly برای شروع بازی انتخاب می شوند. تیم Hunter به شکل و شمایل مردمان خودمختار بوده و تیم Firefly به شکل نیروی های دولتی حضور دارند. در بخش مالتی بازی در 4 راند صورت میگیرد که هر راند تا موقعی ادامه دارد که همه اعضای یک تیم کشته شوند و وقتی همان ابتدای کار یک نفر کشته می شود باید صبر کند تا تکلیف بقیه اعضا نیز مشخص شود تا دوباره همگی وارد راند بعدی شوند. هر بار که 4 راند تمام می شود یک Match به اتمام میرسد و این Match ها در طول 12 هفته شکل میگرد، یعنی هر یک روز برابر با یک Match خواهد بود و ممکن است شما بی شمار match را بازی کنید و روزهای خود را سپری کنید. با هر بار طی کردن راند ها به شما یارهایی داده می شود که مسئول رسیدگی به انها خواهید بود و با بد و خوب بازی کردن در هر Match باعث زیاد شدن تعداد انها یا قدرتمند شدن انها می شوید یا موجب ضعف و از بین رفتن انها خواهید شد. پس در بخش مالتی با دقت مبارزه کردن برابر با پیروزی خواهد بود. و همان طور که انتظار می رفت سازندگان این شاهکار فقط به بخش سینگل اکتفا نکرده و یک مالتی پلیر بسیار جذاب و متفاوت را به بازی اضافه کردند چه بسا که وجود تنها همین بخش سینگل خود به تنهایی حرف های زیادی برای گفتن داشت.
کلام اخر:
TLoU یک شاهکار و یکی از بی نظیر ترین کارهای ساخته شده به دست بشر است که توانسته با ترکیب به موقع و درست المان های داستان، گیم پلی، گرافیک و موسیقی یکی از تاثیرگذارترین بازی های تاریخ صنعت گیم را به نمایش بگذارد. ترکیبی از بی رحمی ها، خشونت، رنج، ترس، فرار، تنهایی، التماس، تصمیم های سخت در لحظات سخت، و مهم تر از همه عشق که باعث اب شدن تک تک گوله های برف زمستانی در برابر گرمای قلبی کوچک خواهد شد.
این بازی برای pc هم میاد؟
کی میاد؟
با تشکر فراوان
نه، امکان نداره.
برای ایکس باکس چطور؟چون فکر کنم بازی های ایکس باکس بر روی پی سی هم نصب میشن.
نه عزیز من! اگه نصب میشدن که هیچ کس ایکس باکس نمیخرید! این بازی فقط و فقط برای PS3 هست و خواهد بود.
راستش رو بخوای خودم هم مطمئن نبودم . گفته بودم “فکر کنم” .
درود
بسیار بسیار نقد جالبی بود.واقعا لذت بردم
سپاس و بدرود
من که هنوز کامل نخوندم.چشمام حسابی داغون شدن.کور نشم خوبه . اما از وقتی که گذاشتین ممنون.هرچند خودم این بازی رو بازی نکردم،اما می دونم که خیلی قشنگه.
inm motmenn az on bazi hai framosh nshodnie
ای کاش برای PC هم میومد
صبر داشته باش play now میارش
8.5
برای ایکس باکس۳۶۰ هم هست
خیر.انحصاربه سونیه.فقط برای ps3 و ps4
داستان عالی،گیم پلی عالی،همه چی تموم
نداره.هرچند میتونست تمام نکاتی خوبی که داره رو قویتر کنه
8.5
این بازی شاهکار بازی های انحصاریه.و متاسفانه پی گیمرها و ایکس باکس دارها از این بازی عالی بی نصیب موندند هرچند که به لطف play now پی سی گیمرها میتونن به این اثرهنری دسترسی پیدا کنن.هرچقدر در مورد این بازی و خوبی های اون بگم کم گفتم.یک شاهکار به تمام معنا از استدیوی خوش نام ناتی داگ که بعد از این اثر شهرت و اعتبارش چند برابر شد و انتظارات گیمرها رو از این استدیو بسیار بیشتر کرد.این بازیو به تمام گیمرا با تمام سلیقه ها پیشنهاد میکنم