حتما هر گیمری برای یک بار هم که شده یک نسخه از سری بازی های Resident Evil را تجربه کرده اما اگر اویل باز قدیمی و طرفدار این سری باشید حتما نام شینجی میکامی به گوشتان خورده. کارگردان این سری و البته بنیان گذار سبک Suviral Horor که پس از جدایی اش از کاپکام سرنوشت این سری هم دچار تغییرات زیادی شد و بسیاری دیگر این بازی را ترسناک نمی دانند مخصوصا پس از دو نسخه قبلی که شکست بزرگی برای این سری به حساب می آمد. اما حالا دیگر باید طرفداران سبک ترسناک خوش حال باشند چون اقای میکامی چند وقتی است که در حال کار بر روی بازی جدید خود می باشد. بازی ای که به نظر می رسید این سبک را احیا کند و دوباره ترس را به جان ما بیندازد!
استدیو «تنگو گیم وِرکز» یک استدیو تازه تاسیس است و این اولین بازی آن است. افراد بسیار با تجربه و کهنه کاری در این استدیو حضور دارند که تعدادی از آنها در گذشته بازی های ترسناک کپکام را ساخته اند. افراد متعددی که سابقه ی ساخت قدیمی ترین بازی های کپکام (از رزیدنت اویل اورجینال تا رزیدنت اویل 4 و همچنین دیگر عناونی ترسناک کپکام مانند Haunting Ground و Dino Crisis) را دارند در پروژه وجود دارند. همچنین افرادی در ساخت بازی مشارکت می کنند که از استدیوهای Platinum Games و Grasshopper Manufacture هستند (و استاد میکامی در ساخت دو بازی Shadows of the Damned و Vanquish با آنها همکاری کرده است.) و سابقه این افراد باز هم به بازی های ترسناک کپکام و یا دیگر بازی مثل Rule of Rose بر میگردد. همچنین افرادی هستند که در گذشته عضو Team Silent (تیم مسئول ساخت نسخه 1 تا 4 سایلنت هیل که در سال 2004 منحل شد) بوده اند که ساخت Silent Hill 3 را در کارنامه خود دارند.
The Evil Within
ناشر:Bethesda Softworks
استدیو:Tango Gameworks
تاریخ انتشار:نامعلوم
پلتفرم:PC.PS3.XBOX 360.XBOX One.PS4
بسیاری معتقدند بازی جدید آقای میکامی یعنی شیطان درون یک بازی بی نظیر خواهد بود که حال و هوای ترس را به بازی های رایانه ای باز می گرداند اما با این حال در طول سالین گذشته سلیقه گیمران بسیار تغییر کرده و استاد برای جذب مخاطبان جدید کار بسیار دشواری در پیش دارد. به نظر من بازی فقط برای مخاطبان و طرفداران قدیمی این سبک ساخته شده است. اکثر گیمیر های امروزی دیگر علاقه ای به بازی های ترسناک و مخفی کاری ندارند و اگر یک بازی واقعا آن ها را بترساند ممکن است بازی را نیمه کاره رها کنند!
تا این جای کار از داستان بازی همین را می دانیم که شخصیت اصلی داستان کارآگاهی است با نام Sebastian که برای پیگیری یک پرونده قتل به همراه دو تن از همکارانش وارد تیمارستانی در حومه شهر می شوند. وقتی Sebastian وارد تیمارستان می شود شاهد جنازه پلیس ها و دکتر ها و افرادی است که به طرز وحشتناکی به قتل رسیده اند. همچنین در تریلری که در مراسم E3 از گیم پلی بازی به نمایش در آمد به خوبی می توان حس ترس را در بازی درک کرد. در تریلر شاهد این بودیم که Sebastian به همراه تعدادی دیگر از جنازه ها از سقف اویزان است و پس از تلاش می تواند خود را پایین بیاورد اما برای خروج از محیط باید کلیدی را بردارد که روی میز قصابی است که در اتاق چرخ می زند. Sebastian کلید را بدون متوجه شدن قصاب بزرگ بر می دارد و از محیط خارج می شود. از همین تریلر می توان فهمید که مخفی کاری نیز در بازی نقش پر رنگی دارد.محیط ها بسیار تاریک طراحی شده اند. در و دیوار ها خونی هستند و به خوبی حس ترس و وحشت را به بازی کننده منتقل می کنند. دشمنان بازی هم طراحی عالی و ترسناکی دارند. تا کنون در تصاویر منتشر شده از بازی تعداد زیادی از دشمنان بازی به نمایش در آمده اند. از زامبی هایی که دور بدنشان سیم خار دار پیچیده شده و سر و صورتشان پر از میخ بوده تا موجوداتی با چهار دست و موجوداتی با کله ای صندق مانند که البته به نظر می آید برای طراحی این موجود از کله هرمی های سری سایلنت هیل الهام گرفته شده باشد.
در ادامه دمو بازی میبینیم که Sebastian سعی دارد از اتاق خارج شود که زنگ خطری به صدا در می آید و قصاب غول پیکر با یک اره برقی به دنبال Sebastian می دود تا Sebastian موفق می شود از دید او مخفی ود اما قصاب ول کن ماجرا نیست و دنبال Sebastian می گردد. همین نشان از هوش مصنوعی خوب و پویا بازی می دهد. قصاب کمد ها را می گردد و Sebastian که چاره ای جز فرار ندارد سعی می کند با پرتاب بطری به سمت قصاب هواس او را پرت کند تا راه فرار باز شود.
از همان نمایش چند دقیقه ای از بازی می توان نکات بسیار زیادی را دریافت. در بازی می توان با استفاده از آیتم هایی که در طول بازی به دست می آمورید برای دشمنان تله هایی کار گذاشت و یا از تله های خودشان علیه خودشان استفاده کرد. یکی از تله های بازی که می تواند مورد استفاده قرار بگیرد بمب ناخنی است که شما می توانید این بمب را در پشت درها و یا زیر پنجره ها تنظیم کنید. همپنین دیگر نمی توانید همانند اویل در صورت اتمام مهمات با لگد زدن به مبارزه با دشمنان بروید و باید مخفی کاری کنید تا زنده بمانید. مهمات هم در بازی بسیار کم یاب بوده و باید برای تمام فشنگ هایتان برنامه داشته باشید. میکامی قول داده تا مکان های بازی بسیار بزرگ و در عین حال بسیار تو در تو و پیچیده باشد تا حس ترس را به بهترین نوع القا کند. حس ترس ناب. حس ترس از وارد شدن به اتاقی که پیش روی شماست تا مبادا داخل آن دشمنی در کمین باشد. میکامی در مورد ترسناک بودن بازی می گوید:«ما میخواهیم ترکیبی کامل از وحشت و اکشن را به مخاطبین خود القا کنیم و فرانچایزی را پایه ریزی کنیم که این سبک را دگرگون کند. من و تیم سازنده ی این بازی که زیر دست من هستند بسیار هیجان زده هستیم که توانستیم یک چنین بازیی را خلق کنیم.
ممکن است برای بدست آوردن مهمات وارد اتاقی شوید اما از بدشانسی با یکی از دشمنان بازی رو به رو شده و برنامه هایتان به هم بریزد. تنوع دشمنان بازی هم بسیار خوب به نظر می رسد.دشمنان ضعیف تر طبق معمول در گروه هایی با تعدا بالا حمله می کننده و دشمنان قوی نیز برعکس. به نظر می رسد بازی کننده قادر خواهد بود در بازی دو سلاح را با خود حمل کند پس از الان دلتان را صابون نزنید که مثل بازی هایی که امروزه نام سبک SR را یدک می کشند انواع سلاح های مختلف در اختیار داشته باشید. در دموی بازی دیدم که Sebastian دارای یک شات گان و یک کلت بود و به نظر می رسد سلاح های بازی به همین جا مختم شود. البته از یک بازی در این سبک نباید انتظار سلاح های زیاد و آن چنانی داشته باشید اما باز هم بازی در این زمینه خوب به نظر می رسد و دو سلاح برای بازی کافی.
بازی با موتور جدید Id Tech 5 در دست ساخت بوده از نظر گرافیکی کم و کسری ندارد. نورپردازی در مکان های تاریک بسیار عالی کار شده و سایه ها و کیفیت بافت ها کمترین نقصی ندارند. افکت های خون در تریلر مشاهده شده به بهترین شکل ممکن طراحی شده اند. سازندگان بازی در طراحی دشمنان بازی نیز ظرافت و دقت زیادی خرج کرده اند. دشمنان بسیار متنوع و ترسناک بوده و البته کثیف و چندش آور! نکته قابل توجه این است که در بازی های ترسناک فعلی دشمنان سعی می کنند تا با خشن نشان دادن دشمنان ان ها را ترسناک نشان دهند اما در شیطان درون سازندگان بازی سعی دارند تا با دیدن دشمنان بازی حس ترس در بازی کننده نه از روی خشونت بلکه از ظاهر دشمنان ایجاد شود درست همانند چیزی که در واقعیت اتفاق می افتد. همچنین میکامی در مورد طراحی دشمنان بازی می گوید:«نکته ای که در طراحی کاراکتر ها مهم است، این است که آنها همگی قربانی هستند و همگی از این عذاب رنج میبرند. حتی در مواقعی که دشمنان شما، خود از شیاطین اصلی هستند، باز هم میبینید که از این شکنجه ها رنج میبرند.»همچنین این عنوان نیز مانند آخرین بازی آقای میکامی یعنی نسخه چهارم رزیدنت اویل سینماتیک خواهد بود.دوربین بازی همانند سری اویل در شانه Sebastian قرار دارد اما در دمو نمایش داده شده دیدیم که وقتی سباستین در حال فرار از دست قصاب بود دوربین بازی تغییر حالت داده و همانند بازی هاای سوم شخص دیگر در می آید تا دوربین بازی مشکلی بوجود نیاورد.
میکامی در مورد این که چرا سبک SH در طول سالیان گذشته بسیار عفت کرده نیز اضافه کرد:«در ۱۵ الی ۲۰ سال پیش، بازی ها بسیار ساده بودند، کاراکتر ها همانند یک روبات حرکت میکردند و از طرفی، بازیها بسیار خطی و از پیش تعیین شده بودند. اما امروزه، این قابلیت وجود دارد تا جزئیات بیشتری را به بازیها اضافه کرد. پس میتوان انتظار اضافه شدن موارد زیادی را به بازیهای امروزی داشت. امروزه شاهد این هستیم که بازیسازان آنچنان که باید، از خلاقیت و هوش بازیبازان همانند گذشته استفاده نمیکنند. امروزه، بازیسازان این قابلیت را دارند، تا در بازیهای خود همه چیز را با جزئیات بیشتری نشان دهند، بازیهارا واقع گرایانه تر بسازند و خیلی از نکات و چیز ها را با ظرافتی خاص بسازند ؛ به گونه ای که این ریزه کاری ها برای فردی که عنوان را تجربه میکند، بسیار واقع گرایانه باشد. بر خلاف گذشته، استفاده از تکنیک ها و تکنولوژی های جدید، باعث شده تا احساس بهتر و هیجان انگیز تری از محیط بازی، به بازیباز منتقل شود.»البته میکامی در مورد طراحی شخصیت بازی اضافه می کند:«به هیچ وجه طرفدار شخصیت های ترسو که در هنگام مواجه با ترس فریاد می زنند ، فرار می کنند یا عقلشان را در چنین لحظاتی از دست می دهند نیست و بنابر این هیچ کدام از این حالت ها را شخصیت اصلی بازی یعنی سباستین نخواهد داشت.
میکامی در مورد ناشران شرقی و این که چرا بازی های شرقی طی سالین گذشته افت بسیار شدیدی داشته نیز گفت:«توسعه دهندگان در ژاپن کمتر خطر می کنند؛ یعنی شما کمتر شرکتی را می یابید که حاضر شود بیش از ۳۰ میلیون دلار برای یک بازی سرمایه گذاری کند سیاستهای کارکنان و شرکتهای غربی و شرقی اختلاف بسیاری با هم دارد. امروزه بازی ها به یک پروژه عظیم بدل شده اند که نیاز به منابع مختلف برای ساخته شدن و بازار فروش مناسبی دارند. صنعت بازیسازی خطرناک تر شده است و ریسک بالایی می خواهد !گر ناشران ژاپنی بیش از ۳۰ میلیون دلار خرج کنند این آنان هستند که پیروز میدان خواهند شد و شرکتهای غربی را از میدان به در خواهند کرد.شرکت های ژاپنی ریسک پذیری شرکت های غربی را ندارند. در گذشته رئیس کپکام به من گفت بازیها نسبت به گذشته هزینه های بیشتری را طلب می کنند و بسیاری از ناشران ژاپنی سرمایه گذاری بالای ۳۰ میلیون دلار را ندارند»
The Evil Within بازی خوبی و یا بهتر است بگویم عالی به نظر می رسد و تمام موارد لازم برای ترسیدن در بازی وجود دارد. فقط باید منتظر بود و دید که ایا استاد میکامی می تواند روح تازه ای در جسم سبک SR بدمد و این سبک را از این اوضاع بسیار بد خارج کند و یا خیر؟
خوب بود فقط ای کاش به صورت بخش بخش به شاخص هایی مثل داستان گرافیک گیم پلی صداگذاری می پرداختی در کل خوب بود
ممنون
سعی می کنم از مقالات بعدی این مورد رو هم در نظر داشته باشم!
سایتp30gamesاینطوریه جداجدا توضیح داده
از اویل چهار به بعد کلآ ری×دن به بازی
این که اویل نیستش، یک بازی جدیده
حسین جون زیر عکس خانم مونث البته رو نوشتی الته!!!
حسین جون نمیخوای ما رو از بن در بیاری؟؟؟
همین جوریش هم با فیلتر شکن میام تو سایت!!!
بگم غلط کردم خوبه؟؟؟
ببین چیکار با آدم میکنی…
آدم رو به ………….. میندازی!
این مطلبو حسین ننوشته که M.N.EZIO نوشته
بعد مگه میشه با فیلتر شکن بن رو برداشت
نمیدونم!!!
ولی بدون فیلتر شکن نمیتونم بیام تو سایت…
حسین جون هم که جواب کامنت های من رو نمیده پس حتما یه خبری هست!
زیبا ترین بازی ترسنکی که من توی عمرم بازی کردم!فقط اویل 4 البته زیاد هم ترسناک نبود ولی خیلی توپ بود.
قطعا زیباترین بازی در سری ایول 3 بود اما 4 هم بسیار سرگرم کننده بود من بیشتر از ده بار بازیش کردم.باتریلری ک دیدم بیش از پیش مشتاق عرضهEVIL WITHIN شدم. میکامی پدر سبک وحشت این بار چه معجونی برای وحشت ایجاد کرده.خدا داند…
خیلی جالبه
gameplayخوبه ولی تو متن چرتو پرته از نظر گرافیکی مشکل نداره تنها بازی که دیدم همه چیش خوبهhitman absoloutionاینevil withinتکسچراش یکم مشکل داره
سلام، در صورت موجود بودن
ویدیوی تمام مراحل بازی the-evil-within انرا در سایت قرار بدید ممنون میشم .
متاسفانه میکامی همان مشکلات سری رزیدنت اویل را در این بازی یدک می کشد .
داستان : اسیر شیطان ذهن
زمانی که کاراگاه پلیس Sebastian Castellanos و دو همکار او مشغول بررسی یک صحنه ی قتل عام در بیمارستان روانی beacon هستند متوجه وجود نیرویی غیر طبیعی می شوند.انها در فیلمهای ضبط شده ی بیمارستان مشاهده میکنند که افسران پلیس توسط مردی که یک لباس سفیدرنگ به تن دارد و صورتش پر از اثرات سوحتگی است , قتل عام می شوند.ناگهان سباستین بیهوش می شود و وقتی به هوش می اید خود را در دنیایی اشفته می بیند و در شهر crimson city زلزله هایی عظیم در حال رخ دادن است و تغییراتی غیر طبیعی در زمین به وجود می اید و موجوداتی به نام Haunted پدیدار می شوند.
او سپس با دکتری به نام Marcelo Jimenez برخورد می کند که به دنبال بیمار خود به نام لزلی می گردد . وقتی که انها او را پیدا میکنند , با ruvik برخورد میکنند, همان مردی که در ابتدا ی بازی پلیس ها را در فیلم قتل عام کرد وبه نظر می رسد که کنترل واقعیت و خیال را به دست دارد واز طریق تلپورت تغییراتی را قادر است به وجود اورد.او سباستین را باز هم به دنیایی دیگر می فرستد که به نظر می رسد خاطرات یکی دیگر از بیماران این تیمارستان است و سباستین در طی پیشروی خود با گذشته ی ruvik اشنامی شود و دلیل این اتفاقات را کم کم متوجه می شود و ………………
بازی از داستان واقعا خوبی بهره مند است.هرچند که کمی کلیشه ای اغاز می شود ولی بعد راه خود را پیدا میکند و باعث می شود شما هر لحظه تشنه تر شوید برای فهمیدن ادامه ی داستان.از سویی دیگر بازی از شخصیت پردازی بسیار ضعیفی برخوردار است و شخصیت سباستین که شخصیت اصلی بازی است بسیار سطحی و نچسب طراحی شده و نمی توان با او ارتباط برقرار کرد و همین طور شخصیت های دیگر بازی هیچ کدام جذاب و گیرا نیستند.این داستان زیبای بازی و روایت جذاب ان است که باعث میشود شما با علاقه به ادامه ی ان بپردازید و مشتاق به پایان رساندن ان باشید.در مجموع بخش داستان به دلیل شخصیت پردازی بسیار ضعیف مقداری امتیاز از دست می دهد ولی از لحاظ روایت و جذابیت قصه نمره ی قبولی را دریافت میکند.
گرافیک : جلوه گاه زشتی و زیبایی
گرافیک این بازی بسیار پر فراز و نشیب عمل میکند.حتما می دانید که گرافیک یک بازی را از دو جهت می توان بررسی کرد.از جهت گرافیک فنی و از جهت گرافیک هنری.بگذارید از قسمت خوب قصه شروع کنیم.گرافیک هنری این بازی واقعا بی نظیر است.محیط هابه قدری عالی و پر استرس طراحی شده اند که نیازی نیست که کسی در انجا باشد تا بترسید.خود محیط ها انقدر وهم انگیز هستند که باعث وحشت شما و ایجاد حس نا امنی در شما می شوند.گویی که در دو دیوار و پنجره ها به شما می گویند هر لحظه اتفاقی در راه است و شما را راه فراری نیست.
تنوع محیطها در حد یک شاهکار است.یک بار هم یک محیط تکراری در بازی نمی بینید.هر بار و در هر مرحله base محیط کاملا عوض می شود ولی هر کدام از دیگری وهم انگیز تر هستند.حتی در روشنی روز هم احساس امنیت ندارید.این به هنر شینجی میکامی باز میگردد که این گونه با وسواس بر طراحی محیطها و تنوع انها نظارت داشته و حال و هوای رزیدنت اویل را دوباره در ما زنده میکند.طراحی دشمنان در بازی واقعا بی نقص و بدون حرف و حدیث است.حتی اسان ترین دشمنان بازی هم بسیار وحشتناک و مخوف طراحی شده اند و کمبودی در انها از نظر طراحی احساس نمی شود.ایده ی طراحی برخی از دشمنان مانند کله جعبه ای واقعا عالی است به خصوص زمانی که اور ا می کشید ………… (لذت ان را به خودتان واگذار میکنم).
می رسیم به گرافیک فنی وبخش نا خوشایند قصه. این بازی با موتور بهینه شده ی id tech 5 ساخته شده است و از ابعاد فنی هیچ حرفی برای گفتن ندارد.باگهای نسبتا زیاد و فرو رفتن شما یا دشمنها در دیوار و زمین و در بعضی جاها تکسچرها و بافتهای بی کیفیت باعث می شوند این بخش زیادمورد قبول واقع نشود.البته از افت فریمهای تقریبا شدید هم در بعضی جاها نمیتوان گذشت که بازیباز را ازار می دهند.اگر انصاف داشته باشیم نمی توان کلمه ی بسیار بد را در مورد گرافیک فنی این عنوان به کار برد.کلمه ی متوسط کلمه ای مناسب برای بیان اوضاع گرافیک فنی این بازی است و انصافا به جز در برخی موارد باعث نمی شود که لذت بازی برای شما کاسته شود.نکته ی دیگر این که نقد این بازی بر اساس کنسول نسل هفتمی پلی استیشن ۳ صورت گرفته است و شاید در نسل هشتم این مسائل بسیار کمرنگ تر و بهتر باشند.
در مجموع گرافیک این عنوان نمره ی قبولی میگیرد ولی امتیازتی را به جهت گرافیک فنی پر فراز و نشیبش از دست می دهد.
[IMG]
محیطهایی بی نظیر و وهم انگیز……تضاد زیبای گرامافون قدیمی با محیط را مشاهد کنید
گیم پلی : قدرتمند همچون ….
گیم پلی بازی قسمتی است که بهتر از بقیه ی بخش ها عمل کرده است و در واقع نقطه ی اتکای بازی و عامل به جلو بردن شما همین گیم پلی لذت بخش و جذاب می باشد.
سیستم تیر اندازی بازی بدون نقص و لذت بخش است. احیانا از کسی که سالها پیش عنوان رزیدنت اویل ۴ را با ان سیستم بی نظیر تیر انداری ساخته است انتظار ندارید که در این بخش دچار مشکل شود؟!!! تیر اندازی با تمام اسلحه ها لذت خودش را دارد و از تمام جهات حس خوبی به شما میدهد (البته اگر ترس بازی بگذارد که شما حس خوب را تجربه کنید!!!!!).
در زمینه ی کنترل سباستین مورد ضعیفی مشاهده نمیشود.اگر گاهی کمی احساس میکنید که کنترل بازی مقداری لغزنده به نظر می رسد این شگرد شینجی میکامی و سازندگان بازی است که گاهی برای ایجاد دلهره در شما ومثلا در مواقع فرار از دست دشمنان وحشتناک بازی کنترل را مقدار کمی لغزنده جلوه دهند تا با احساس امنیت کامل شخصیت را کنترل نکنید.
سیستم inventory بازی و دسترسی به سلاح ها و ایتمها کارامد می باشد و شما می توانید به راحتی همان گونه که مد نظر خودتان است اسلحه ها و ایتمهایتان را استفاده کنید و مهمترین انها را بر روی ۴ جهت D-pad قرار دهید تا بلافاصله بتوانید به انها دسترسی یابیدحتی توانایی تغییر دکمه های بازی نیز به شما داده شده است و مثلا می توانید سیستم sneak بازی را ان گونه که خود می خواهید تنظیم کنید.
تنوع اسلحه ها در بازی کاملا قابل قبول است و این به خاطر اسلحه ای به نام agony crossbow است که چندین نوع تیر مختلف از الکتریکی و سمی و اتشی و ….. دارد و کمبود هیچ سلاحی را احساس نمیکنید.کلت و شاتگان و اسنایپر و مگنوم و …. هم که با پیشرفت در بازی در اختیار شما قرار می گیرند و ازاین لحاظ نیز مشکلی ندارید.بازهم میگویم که نقطه ی قوت این بخش تیرکمان شماست که بازی را از حالت تکراری همیشگی با چند نوع اسلحه ی ثابت خارج میکند و به ان تنوع خیلی خوبی می بخشد.تیر اندازی با اینcrossbow و میخکوب کردن دشمنان به دیوار بسیار لذت بخش است.همچنین در مقابله با دشمنان اصلی بازی نیز بسیاربه کارتان می اید.می توانید عده ی زیادی از دشمنان را با تیر یخی ثابت کنید و انها را به راحتی بکشید و یا انها را کور کنید و با یک ضربه انها را از پای در اورید , و یا عده ی زیادی از انها را که نزدیک هم هستند با شلیک یک تیر انفجاری به یکی از انها به هوا بفرستید.
در مجموع به گیم پلی بازی نمیتوان ایراد خاصی گرفت و این بخش واقعا نقطه ی قوت بازی محسوب می شود و البته از استاد میکامی انتظاری نیز جز این نمیرفت.
[IMG]
اینجا دیگر راه فراری نیست و باید مبارزه کنید….مبارزه ای نفس گیر
صداگذاری و موسیقی : نوای خوفناک شیطان
فقط در مورد صداگذاری بازی می توان کلمه ی عالی و بی نظیر را به کار برد.صداها در بازی انقدر بی نقص هستند که به معنای واقعی تن و بدن شما را می لرزانند.وقتی در یک محیط تاریک و ترسناک به ارامی قدم برمی دارید از صدای پای خودتان هم می ترسید و این هنر سازندگان بازی است. صداهای دشمنان بازی انسان را در برخی مواقع به یاد صداهای خوفناک و شاهکار نکرومورف ها در بازی dead space می اندازد. از ناله های برخی دشمنان گرفته تا جیغ های وحشتناک زن ۴ دست که به سمت شما می اید و از صدایش قلبتان از ترس گویی می خواهد بایستد.
بر عکس شخصیت پردازی ضعیف شخصیتها , صداگذاری انها به خوبی انجام شده و صداها با چهره ها هماهنگ است و همخوانی دارد و جملات و کلمات بی احساس و مصنوعی بیان نمی شوند و صداپیشگان به خوبی از پس وظیفه ی خود بر امده اند.
از موسیقی بازی هر چه بگوییم کم است.موسیقی بازی یک تنه توانایی این که شما را بترساند و احساس نا امنی و وحشت را به شما منتقل کند.نواهایی مرموز و خوفناک که ناگهان در برخی شرایط اوج میگیرند و گاهی چنان در پس زمینه ی بازی حل می شوند که گویی جزو جدانشدنی محیط بازی هستند و دلهره را به معنای واقعی کلمه به جان شما می اندازند.موسیقی یک عنوان وحشت بقا باید این گونه باشد وبس.موسیقی این عنوان یک دنیا درس برای سازندگانی که قصد ساخت عناوین ترسناک را دارند به همراه دارد و به حق شایسته ی تشویق و احترام است.
در مجموع صداگذاری و موسیقی بازی نمره ی کاملی را دریافت میکنند و یکی از بخشهایی محسوب می شوند که به القای حس ترس به بازیباز کمک شایانی میکنند.
[IMG]
به طراحی مخوف چهره ی دشمنان دقت کنید
سخن اخر : این است هنر استاد
اگر بعد از بازی کردن این عنوان یک جمله بخواهم بگویم این است : دلم برای چنین عنوانی بد جوری تنگ شده بود.
این بازی برای گیمرهای قدیمی که با رزیدنت اویل ها بزرگ شده اند یک دنیا نوستالژی همراه خود دارد.یک دنیا حرف و یک دنیا لذت. the evil within از دسته عناوینی است که بازی کردنش برای کسانی که ذره ای به بازی های وحشت بقا تعلق خاطر دارند واجب و لازم است.حتی کسانی که این سبک را تجربه نکرده اند نیز قطعا با انجام این بازی لذت بسیاز یادی را تجربه خواهند کرد.به هیچ وجه نمی گویم این یک بازی بدون نقص و کامل است و قطعا کمبودهایی هم دارد ولی این کمبودها در مقایسه با نقاط قوت بازی و لذتی که به شما منتقل میکند و ترس نابی که بعد از سال ها تجربه خواهید کرد, اصلا حساب نمی شوند.
در جایی خواندم که در مورد این بازی نوشته بود بازی ای که سالها نظیرش را نداشته باشیم یعنی بی نظیر است. بدون شک این حرف صحیح است.the evil within یک بازی بی نظیر است . بازی ای که سالهاست منتظر امدنش بودیم.بازی ای که شاید تنها استاد میکامی می توانست برایمان به ارمغان بیاورد.ترس ناب چیزی نیست که در هر بازی ای که بر روی خود نام ترسناک می گذارد مشاهده کنیم.ترس ناب حس کردنی است و باید در وجودتان رخنه کنید.در این بازی ترس در وجودتان رخنه خواهد کرد و کنترلر را از ترس محکم میگیرید که مبادا ناگهان اتفاقی بیافتد و شما اماده نباشید.
در انتها به شما عزیزان توصیه میکنم به هیچ وجه تجربه ی این عنوان را از دست ندهید. این بازی ای نیست که هر روز از خواب بیدار شوید یکی نظیرش در بازار عرضه شده باشد.حتی بازی ای نیست که در یک سال و یا چند سال نظیرش پیدا شود.این بازی شینجی میکامی است….پدر سبک وحشت بقا…..پدر رزیدنت اویل ………این شیطان درون است.
امتیاز نهایی بازی : ۸۵/۱۰۰
نکات مثبت : طراحی بی نظیر محیط , داستان جذاب , صداگذاری و موسیقی بسیار عالی , گیم پلی قدرتمند , ایجاد حس ترس ناب , شینجی میکامی!!!
نکات منفی : گرافیک فنی ضعیف شامل باگ و افت فریم , شخصیت پردازی ضعیف
با توجه به صحبت های کامل آقا محمدعلی دلیلی برای توضیح دادن نمیبینم،بازی عملکردی عالی داشت و تونست به ستاره های کارنامه ی کاری آقای شیکامی اضافه کنه و انصافا به خوبی از پس ماموریتش و ترسوندن گیمرها براومد.