کشف روز :
اگه بتونیم زمان رو متوقف کنیم، فوتون ها هم حرکت نمیکنن در نتیجه نوری به چشم ما نمیرسه و نمیتونیم چیزی ببینیم.
پس وقتی زمان متوقف بشه ما به صورت موقت کور میشیم.
با این استدلال کل بازی رو بردم زیر سوال!
خیلی ممنون.
راستش با جواب آقا میلاد یکم گیج شده بودم چون همینطور که شما گفتید برای من اتفاق افتاده بود. الان دیگه تقریبا یادم اومد D:
فقط اگه درست یادم باشه kenny تو یه کوچه ی باریک گیر افتاده بود که از دو طرف هم زامبی محاصرش کرده بودند؟ عجیبه چجوری زنده مونده...
ـــــــــــــــــــــــــ
راستی حسین، یه اسپویلری چیزی هم برای کامنت ها بزارید خیلی خوب میشه. کل داستان رو لو دادیم :D
+ یه توضیح که این کدها چیکار میکنن
کسی DLC 400Days رو بازی کرده؟
اون زنه که میومد ازمون کمک میگرفت بعد معلوم میشد با گروه همون مردست و بهمون حمله کردن، همونی نبود که تو DLC با یه مرده و زنه بود(زنه ازش بدش میومد) بعد سر یه اشتباه میزد زنه رو میکشت؟ تو مزرعه بود فکر کنم.
یه مشکل اساسی داشت این قسمت اونم باور پذیر نبودن کارای clem بود. اصلا قابل باور نبود که کسایی که تازه با یه بچه 11 ساله آشنا شدن برای کشتن زامبی و... بهش اعتماد کنن و ازش کمک بگیرن!!
یا اون تیکش که میرفت نیروگاه بادی رو خاموش کنه که دیگه اوج مسخره بازی بود :/ بقیه هیچ تلاشی نکردن و مثلا بلد نبودن چیکار کنن اونوقت به همین سادگی قبول کردن یه بچه 11 بلد باشه؟!! :/
منم وقتی دیدم 80% همون اول معذرت خواهیشو قبول کردن تعجب کردم! لااقل یکم باید ناز میکردن! D:
کلا تو اپیزود اول خیلی سخت گیر و بی محبت بازی کردم! البته تو اپیزود دومش هم تقریبا همین شکل بودم (:
مثلا دلیل منطقی نداره برام چرا باید منابع محدود غذایی رو برای کسی که میدونم داره میمیره و مرگش حتمیه هدر بدم (فصل اول شاید اینطور بازی نمیکردم)
این اپیزود هم با اینکه داستان خیلی خوبی داشت، ولی یه جورایی اصلا گیم پلی نداشت! هیچ کار موثری انجام نمیدادیم و هیچ تصمیم تاثیر گذاری نمیگرفتیم(به جز یکدفعه آخر بازی).
یه جورایی وقتی میبینم هر انتخابی که بکنم بازی کار خودشو میکنه بهم بر میخوره، انگار سرکارم گذاشته D:
در کل نتونست مثل قبل منو محو خودش کنه(شاید من تو حال و هوای مناسبی نبودم).
برم ببینم پارک جنوبی مثل سریالش سرگرم کننده هست یا نه D:
ــــــــــــــــــــــــــــ
راستی تو اپیزود قبل زن kenny چطور میمرد؟
kenny تو فصل قبل چطور میمرد؟ یادمه فقط یه کار احمقانه میکرد با ما نمیومد، یادم نیست چرا.
کلا از این kenny خوشم نمیاد، کارای مزخرف زیاد میکنه. مثلا اونجا که زد پدر اون دختره رو کشت یا همین الان که جای اینکه رییسشون رو بکشه، یکی از افرادشو کشت :/
کشف روز : اگه بتونیم زمان رو متوقف کنیم، فوتون ها هم حرکت نمیکنن در نتیجه نوری به چشم ما نمیرسه و نمیتونیم چیزی ببینیم. پس وقتی زمان متوقف بشه ما به صورت موقت کور میشیم. با این استدلال کل بازی رو بردم زیر سوال!
یه دفعه میری و دیگه نمیای، این تریپت منو کشته! D: بابا کجایی تو؟ :(
خیلی ممنون. راستش با جواب آقا میلاد یکم گیج شده بودم چون همینطور که شما گفتید برای من اتفاق افتاده بود. الان دیگه تقریبا یادم اومد D: فقط اگه درست یادم باشه kenny تو یه کوچه ی باریک گیر افتاده بود که از دو طرف هم زامبی محاصرش کرده بودند؟ عجیبه چجوری زنده مونده... ـــــــــــــــــــــــــ راستی حسین، یه اسپویلری چیزی هم برای کامنت ها بزارید خیلی خوب میشه. کل داستان رو لو دادیم :D + یه توضیح که این کدها چیکار میکنن
کسی DLC 400Days رو بازی کرده؟ اون زنه که میومد ازمون کمک میگرفت بعد معلوم میشد با گروه همون مردست و بهمون حمله کردن، همونی نبود که تو DLC با یه مرده و زنه بود(زنه ازش بدش میومد) بعد سر یه اشتباه میزد زنه رو میکشت؟ تو مزرعه بود فکر کنم. یه مشکل اساسی داشت این قسمت اونم باور پذیر نبودن کارای clem بود. اصلا قابل باور نبود که کسایی که تازه با یه بچه 11 ساله آشنا شدن برای کشتن زامبی و... بهش اعتماد کنن و ازش کمک بگیرن!! یا اون تیکش که میرفت نیروگاه بادی رو خاموش کنه که دیگه اوج مسخره بازی بود :/ بقیه هیچ تلاشی نکردن و مثلا بلد نبودن چیکار کنن اونوقت به همین سادگی قبول کردن یه بچه 11 بلد باشه؟!! :/