10 نکته پیش‌ پا افتاده برای بهتر کردن هر بازی

مطمئنا زمینه ساز هر بازی فوق العاده‌ای ایده‌های فوق العاده پشت آن است، هیچ کس هم نمیتواند این موضوع را انکار کند که امروزه استودیوهای بازیسازی بازیهای خوب زیادی میسازند. اما بعضی مواقع بعضی از آنها چیزهای پیش‌پا افتاده‌ای را فراموش میکنند. هر گیمری وسط بازی‌اش به مشکلی برمیخورد و به این فکر میکند که چرا سازنده‌‌ی بازی این قابلیت‌های ساده را که میتوانست مشکل او را حل کند، در بازی خود قرار نداده است. منظورمان سلاح‌ها و ابزار قوی‌تر، قدرت های بیشتر و دیگر موارد اینچنینی نیست، بحث ما در مورد تصمیمات طراحی و رابط کاربری بازیها است. 10 نکته‌ای که در ادامه خواهید خواند بهتر است در هر بازی‌ای باشند تا با کمتر کردن سردرگمی بازیکن باعث بهبود تجربه‌ی او شوند. همه‌ی این نکات به سادگی امکان پذیر هستند و بازیهایی بوده اند که آنها را در خود گنجانده اند. ما میخواهیم این ویژگی ها جزو امکانات ضروری هر بازی‌ای باشند.

1. تغییر کلیدهای بازی

سازنده‌ها هنگام ساخت بازی سعی میکنند بهترین تنظیمات کنترلی را پیدا کرده و آن را به صورت پیشفرض قرار دهند، اما این تنظیمات پیشفرض برای همه خوب نخواهد بود. شاید یکی باشد بخواهد جای دکمه‌ی پرش و دویدن را عوض کند، یا شاید کسی مشکل فیزیکی داشته باشد که استفاده از تنظیمات پیشفرض برای او غیر ممکن است. هر یک از این مشکلات که باشد، بازیهای کنسولی اغلب اجازه تغییر دکمه‌ها را به بازیکنان نمیدهند. هیچ دلیل منطقی خوبی برای توجیه نگذاشتن این آزادی انتخاب وجود ندارد.

شبیه این باشید: اغلب بازیهای PC
نه شبیه این: بقیه‌ی بازیهای کنسولی

2. سیستم سیو اتوماتیک خوب

گیمرها دوست ندارند پیشرفت خود در بازیها را از دست بدهند. به همین دلیل همه بازیها باید سیستم سیو کارآمدی داشته باشند. در گذشته مدیریت سیوگیم های خود یکی از سختی‌های بازیها به شمار میرفت، ولی دیگر آن دوران گذشته است. فرقی نمیکند که وارد یک محیط جدید شده باشید، مبارزه‌ی سختی را تمام کرده باشید، خرت و پرت هایتان را فروخته باشید یا حتی فقط کاراکتر خود را لول آپ کرده باشید، بازی باید به صورت خودکار سیو شود. درست است که خود گیمرها قابلیت سیو دستی در هر جایی را دارند ولی دوباره بازی کردن 20 دقیقه از مرحله‌ای که قبلا بازی کرده اند نباید جریمه فراموش کردن باشد.

شبیه این باشید: Saints Row: The Third
نه شبیه این: The Elder Scrolls V: Skyrim

3. متوقف کردن میانپرده‌ها

اینکه کسی مزاحم بازی کردن شما نشود خیلی خوب است، ولی زمانهایی است که باید جواب تلفن را بدهیم یا کارهای پیش بینی نشده‌ی دیگری انجام دهیم. در این گونه موارد نباید نگران این باشیم که نکند اگر بازی را متوقف کنم میان پرده‌ی در حال پخش به کل رد شود. بازیها باید اینگونه باشند: وقتی شما دکمه توقف را میزنید همه چیز باید متوقف شوند. دیالوگها؟ انیمیشن های پرهزینه؟ همه اینها باید متوقف شوند نه اینکه به کل رد شوند.

شبیه این باشید: Castlevania: Lords of Shadow
نه شبیه این: Grand Theft Auto IV

4. رد کردن میانپرده‌ها

بیاید اینگونه در نظر بگیریم که شما نمیخواهد میانپرده را متوقف کنید، میخواهید آن را کلا رد کنید. این امکان باید در صفحه‌ی توقف بازی باشد، جایی که فشار دادن یک دکمه مشخص شده میان پرده‌ی متوقف را رد میکند. این امکان نباید منوط به این باشد که شما قبلا آن میان پرده را دیده باشید یا نه. ممکن است بعضی افراد هیچ توجهی به داستان بازیها نداشته باشند، یا بعضی ها نیز نخواهند میان پرده‌ای که قبل از مردن دیده اند را دوباره ببینند.

شبیه این باشید: Metal Gear Solid 4: Guns of the Patriots
نه شبیه این: The Legend of Zelda: Skyward Sword

5. تنظیم شفافیت تصویر

هنرمندان بازیهای ویدویی سعی خود را میکنند که محیط ها و شخصیت های بازی تا حد امکان خوب به نظر بیایند. متاسفانه تلویزیون ها بازیها را آنطوری که مد نظر سازنده ها است، نشان نمیدهند. برای اینکه بازیها را همانطوری که سازنده ها در نظر دارند ببینیم به دو چیز نیاز داریم: تنظیم شفافیت تصویر از داخل بازی و یک تصویر نمونه که تضمین کند شفافیت تصویر به درستی تنظیم شده است. بهترین حالت این است که در همان ابتدای بازی این تنظیمات از ما درخواست شود،‌ اما تنها گذاشتن این امکان در قسمت تنظیمات بازی نیز قابل قبول است. اگر شما تنظیم شفافیت را در داخل بازی قرار ندهید و ما را محدود به تنظیم شفافیت خود تلویزیون کنید کارتان اشتباه است.

شبیه این باشید: Mass Effect 3
نه شبیه این: Metroid: Other M

6. تشویق به دوباره بازی کردن

گیمرها ساعت‌ها صرف لول آپ شدن، انجام دادن ماموریتهای فرعی و به دست آوردن اسلحه‌های بیشتر میکنند، اما بعضی مواقع هنوز هم میخواهیم ادامه دهیم. امکان منتقل کردن سیو اخر بازی به شروع دور جدید میتواند نفس تازه‌ای به بازی دور دوم بدمد. شاید همه‌ی وسائل و امار دور اول به دور بعد منتقل شوند و شاید تنها بعضی موارد اضافی و تشویقی به دور دوم اضافه شوند. هر چیزی بهتر از این است که دور دوم را از اولِ اول و بدون هیچ برتری‌ای شروع کنید. درست است، این کار شاید بالانس بازی را به هم بزند یا کلا آن را از بین ببرد ولی وقتی ما بازی را یک بار تمام کرده ایم،‌ آیا این مسئله مشکلی به وجود می‌آورد؟

شبیه این باشید: Chrono Trigger
نه شبیه این: Dragon Age: Origins

7. زیرنویس خوب

مهمترین دلیل این امکان افراد کر هستند. آنها برای فهمیدن داستان نیاز به زیرنویس مناسب دارند. این به تنهایی دلیل کافی برای معمول کردن این امکان است. برای افراد دیگر هم زیر نویس کمک میکند تا اسم‌های افراد و مکان‌ها را بخوانند و به خاطر بسپارند، مخصوص اگر بازی در دنیای فانتزی اتفاق می‌افتد. شاید بعضی ها مجبور شده باشند برای مزاحم نشدن به افراد نزدیک خود، صدای بازی را پایین بیاورند. در هر صورت، تنها اضافه کردن متن حرف های رد و بدل شده کافی نیست؛ باید این متنهای نمایش داده شده به درستی تنظیم شده باشند تا متنها قبل از اینکه بر زبان آورده شوند، روی صفحه به نمایش در بیایند. همچنین باید اسم شخصی که صحبت میکند نیز بیاید یا هر شخصیت رنگ مخصوص به خود را داشته باشد تا از هرگونه اشتباه جلوگیری به عمل آید. با هرچه پیچیده شدن داستان بازیهای ویدیویی، داشتن امکان خواندن هر کلمه‌ی ردوبدل شده این مسئله را تضمین میکند که هیچ کس هیچ چیزی را از دست نمیدهد.

شبیه این باشید: Portal
نه شبیه این: Singularity

8. DRM به نفع مشتری

بازیهای کپی یک مشکل بزرگ هستند، و ناشران بازیهای ویدیویی سعی میکنند با آن مبارزه کنند. متاسفانه، بعضی از سیستمهای مبارزه با دزدی طوری طراحی شده اند که بیشتر به ضرر آنهایی است که واقعا بازی را خریده اند تا آنها که بازی را کپی کرده باشند. ارتباط همیشگی حین بازی، مخصوصا برای یک بازی تک نفره، با کوچک ترین قطع ارتباطی ممکن است مشکلات بزرگی به وجود بیاورد و حتی باعث از دست دادن پیشروی نیز شود. ما نمیگوییم که ناشران این حق را ندارند که از بازی خود محافظت کنند، بلکه میگوییم نباید باعث آزار شخصی که واقعا بازی را میخرد، شود. این مسئله بیشتر به کسانی که میخواهند از بازی حمایت کنند ضرر میرساند و اصلا هم قابل قبول نیست.

شبیه این باشید: The Witcher 2: Assassins of Kings
نه شبیه این: بازیهای Ubisoft در سال 2011

9. مراحل آموزشی کمتر

این حقیقت را قبول کرده ایم که دیگر بیشتر بازیها دفترچه راهنماهای کامل به همراه دیسک نخواهند داشت. مشکل اینجاست که بعضی بازیهای سعی میکنند جای خالی این کمبود را با گذاشتن مراحل آموزشی طولانی در همان ابتدای بازی پر کنند. ما نباید مجبور باشیم هر دفعه که یک بازی جدید شروع میکنیم مراحل آموزشی طولانی را نیز انجام دهیم. دفترچه راهنمای دیجیتال در داخل خود بازی میتواند قضیه را تا حدی حل کند. اگر راهنما برای بازی شما لازم است آن را تا حد امکان کوتاه کنید. گیمرها احمق نیستند، پس کمی به هوش ما ایمان داشته باشید، لطفا!

شبیه این باشید: Braid
نه شبیه این: Final Fantasy XIII

10. تیتراژ پایانی

این گزینه سه بخش دارد. اول اینکه تمام بازیها باید تیتراژ پایانی داشته باشند، نه اینکه بلافاصله شما را به منوی اصلی برگردانند. دیدن سیاه شدن تصویر و پخش شدن تیتراژ فرصت مناسبی برای گیمر است تا درمورد اتفاقات پایانی بازی تفکر کند و بفهمد که دقیقا چه شد. دوما، سازنده ها باید به دقت تصمیم بگیرند که چه کسانی باید در تیتراژ باشند؛ تیتراژ برای این است که ما افرادی که واقعا در ساخت بازی دخیل بودند را بشناسیم نه اینکه اسامی همه‌ی افراد یک شرکت چند ملیتی را ببینیم. سوم هم اینکه، به ما قابلیت رد کردن تیتراژ یا حداقل امکان سریع تر گذراندن آن را بدهید. نه برای اینکه همان اول آن را رد کنیم، بلکه برای دورهای بعدی که بازی را تمام کردیم.

شبیه این باشید: Super Smash Bros. Melee
نه شبیه این: Assassin’s Creed Revelations