بهتر است ابتدا داستان فارسی مترو 2033 را از اینجا بخوانید و سپس بیایید سر وقت این پست! چون داستان این نسخه ادامه مستقیمی بر نسخه قبلی است و اتفاقات این دو بازی به هم مرتبط هستند.
سال 2034 است. در اعماق خرابه های مسکوی رستاخیز زده، در تونل های مترو بازماندگان نسل انسانها توسط خطرات مرگباری از بیرون… و از درون احاطه شده اند. موجودات جهش یافته در دخمه های مدفون در زیر ویرانی های سطح زمین کمین کرده و در آسمان آلودهی فضای بیرون هم مشغول شکار هستند. اما انسانهای بازمانده به جای اینکه با هم متحد شده و با این خطرات مواجه کنند، بر سر اینکه کدام حزب و جناح صاحب قدرت برتر و نیروگاه مخصوص روز رستاخیز، D6 باشد با هم نزاع میکنند. جنگ داخلی در حال شکل گیری است که میتواند کل نسل بشریت را از روی زمین محو کند. به عنوان آرتیوم (Artyom)، پر از احساس گناه اما امیدوار، این شما هستید که کلید زنده ماندن انسانهایید. این شما هستید که آخر نور تاریکترین لحظات مایید…
Metro: Last Light حدودا یک سال بعد از اتفاقات Metro 2033 شروع میشود، جایی که آرتیوم نهایتا موشک ها را بر سر Dark One ها ریخت (در داستان مربوط به مترو 2033 اینها را نیروی تاریکی خطاب کردم که به نظرم بهتر است همان دارک وان صدایش کنم!). در طول این یک سال رنجر ها (Ranger) نیروگاه نظامی D6 را تحت کنترل خود در آورده اند و آرتیوم به طور رسمی به درجه رنجری نایل شده است. خان (Khan) در ابتدای بازی وارد D6 میشود و به آرتیوم و بقیه رنجرها اطلاع میدهد که یک دارک وان کوچک توانسته از آن بمباران موشکی انتهای نسخه اول جان سالم به در ببرد. او میگوید که به عقیده او این دارک وان کلید راهگشای آینده بشریت است و قصد دارد با او ارتباط دوستانه برقرار کند. اما رئیس رنجرها، میلر (Miller)، میخواهد به دلیل خطر احتمالی آن دارک وان کشته شود. به همین دلیل میلر آرتیوم را مامور میکند به سطح زمین برود و دارک وان را پیدا کرده و کار او را یکسره کند. میلر همچنین دختر خودش و یکی از بهترین تک تیراندازهای رنجرها به نام آنا (Anna) را نیز به همراه آرتیوم میفرستد.
آرتیوم موفق به پیدا کردن دارک وان اشاره شده میشود و میفهمد که او تنها یک بچه دارک وان است. ناگهان آرتیوم توسط سربازان نازی رایش (Nazi Reich) که یکی دیگر از احزاب ساکن در مترو است، بیهوش میشود و بدین ترتیب هم او و هم دارک وان توسط آنها زندانی میشوند. از شانس خوب آرتیوم فردی با نام پاول موروزوف (Pavel Morozov) از دیگر حزب مترو «خط قرمز» (Red Line) به او کمک میکند تا از دست نازی رایش ها فرار کنند. پاول و آرتیوم از آنجایی که به هم کمک میکنند تا از تونلهای تاریک مترو و نیز خطرات سطح زمین عبور کنند با یکدیگر دوست میشوند اما وقتی این دو نفر به یکی از پایگاه های خط قرمز میرسند مشخص میشود که در واقع پاول یکی از افسران ارشد حزب خط قرمز است و به افراد خود اجازه میدهد آرتیوم را دستگیر کنند. در ادامه آرتیوم وقتی میخواهد از زندان آنها فرار کند متوجه نقشه رئیس اطلاعات نظامی خط قرمز با نام ژنرال کوربوت (Korbut) میشود که قصد دارد D6 را که هم اکنون در اختیار رنجرهاست، تحت کنترل خود در آورد و قدرت کل مترو را به دست بگیرد. کوربوت توسط پاول و لزنیتسکی (Lesnitsky) همراهی میشود که لزنیتسکی در اصل یک رنجر بوده و به آنها خیانت کرده و با دزدیدن یک نمونه از سلاح زیستی موجود در D6 به حزب خط قرمز پناهنده شده است.
در نهایت آرتیوم موفق میشود به کمک خان دارک وان بچه را نجات دهد. دارک وان با لمس آرتیوم حقایقی را در قالب فلش بک هایی فاش میکند. آرتیوم در قالب این فلش بک ها متوجه میشود که وقتی خودش بچه بود و به همراه بچه های دیگر بدون اجازه به سطح زمین رفته بودند، کم مانده بود که توسط موجودات جهش یافته کشته شوند که دارک وان ها سروکله یشان پیدا میشود و آرتیوم و دوستانش را نجات میدهند. به همین دلیل آرتیوم تصمیم میگیرد به جای اجرای فرمان میلر مبنی بر کشتن دارک وان از او محافظت کند و او را به ایستگاه پولیس (Polis) برگرداند. در این راه آرتیوم ابتدا با لزنیتسکی و سپس با پاول رو به رو میشود. دارک وان به کمک قدرت خود در خواندن ذهن افرادی که آنها را لمس میکند به آرتیوم این اجازه را میدهد که از نقشه ژنرال کوربوت مبنی بر حمله به D6 آگاه شود. در واقع هدف کوربوت از حمله به D6 استفاده از سلاح زیستی موجود در آن برای از بین بردن همه افراد مترو که عضو حزب خط قرمز نیستند، است. بعد از هر ذهن خوانی از این دو نفر آرتیوم این امکان را دارد که پاول و لزنیتسکی را به خاطر کارهایشان بکشد یا آنها را ببخشد.
آرتیوم و خان به همراه دارک وان نهایتا به پولیس که ایستگاه مرکزی مترو است میرسند. در پولیس کنفرانس صلحی بین احزاب مختلف مترو متشکل از هانسا (Hansa)، خط قرمز و نازی رایش در حال برگزاری است. دارک وان به سمت رئیس کل حزب خط قرمز با نام موسکوین (Moskvin) که در حال سخنرانی است میرود و باعث میشود در حضور جمع به نقشه های خط قرمز اعتراف کند. از جمله این اعترافات اینکه در واقع این کنفرانس صلح تنها برای این است که حواس دیگر حزب ها را به خود جلب کند تا کوربوت در طرف دیگر به D6 حمله کند. آرتیوم، خان، میلر و بقیه رنجرها سعی میکنند جلوی حمله خط قرمز به D6 را بگیرند اما شکست میخورند. آنها از قبل تصمیم داشتند اگر نتوانند مانع ورود خط قرمز به D6 شوند کل این نیروگاه را با بمب منفجر کنند تا آنها نتوانند به سلاح های زیستی خطرناک دست یابند. بدین ترتیب در پایان بازی با ورود قطار به درهای D6 همه جا خراب میشود و در حالی که کوربوت و همراهانش بالای سر آرتیوم قرار دارند او ناگهان متوجه میشود که کلید انفجار D6 جلویش افتاده است.
از این نقطه به بعد ممکن است هر یک از دو پایان موجود بنابر تصمیمات شما در طول بازی نمایش داده شود. در پایان بد بازی آرتیوم با زدن کلید کل D6 را منفجر میکند و مانع از این میشود که کوربوت از سلاح زیستی موجود در D6 برای کشتن بقیه استفاده کند. این انفجار باعث کشته شدن خود آرتیوم و همه رنجر ها و افراد خط قرمز موجود در نیروگاه D6 میشود. بعد از این اتفاق، آنا نمایش داده میشود که بچه آرتیوم و خودش در کنارش است و با او در مورد کارهایی که پدرش، آرتیوم، کرده صحبت میکند. اما در پایان خوب بازی، در حالی که آرتیوم آماده زدن کلید برای انفجار D6 میشود سروکله دارک وان بچه پیدا میشود که به همراه بقیه دارک وان هایی که در یکی از قسمت های مخفی D6 در خواب زمستانی بودند و حال توسط دارک وان بچه بیدار شده اند، برای نجات آرتیوم آمده اند. دارک وان ها ارتش خط قرمز و کوربوت را شکست میدهند و دیگر آرتیوم کشته نمیشود و D6 هم نابود نمیشود. آرتیوم از دارک وان تشکر میکند که «آخرین نور» دنیای رو به تاریکی انسان ها بودند. در هر دو پایان بعد از تمام شدن اتفاقات بازی دارک وان ها انسان ها را رها کرده و به جای دیگری میروند ولی به آنا یا آرتیوم قول میدهند که برای کمک به ساخت مجدد زمین برخواهند گشت.
دارک وان ها چه بودند؟ چرا آنهمه دارک وان بعد از انفجار موشک ها در پایان نسخه اول، هنوز زنده مانده بودند؟
در انتهای بازی یکی از یادداشت هایی که آرتیوم میتواند در محیط پیدا کند همه چیز را آشکار میکند:
«از اون بچه دارک وان پرسیدم که چطور شده تونسته از اون جهنم جون سالم به در ببره؟ حالا جواب این سوالو میدونم. وقتی موشک ها روی سر دارک وان ها فرود میومدند اون اصلا اونجا نبود. دارک وان ها… ما همیشه از خودمون میپرسیدیم که چطور میشه تو این مدت کم توی اون خرابه نوع جدیدی از زندگی آغاز بشه. چرا ما انسان ها میلیون ها سال طول کشید تا تونستیم به اینجایی از تکامل که هستیم برسیم ولی دارک وان ها تنها به چند سال زمان نیاز داشتن؟ جواب این سوال خیلی آسونه. این ما، انسانها، بودیم که اونها را به دنیا آوردیم. اونا در بین ما به وجود اومدن. پدرخوندم راست میگفت، اونها قدم بعدی تکامل ما هستن. ما پدران اونها هستیم و اونها فرزندان ما هستن. ما سلاح های بسیاری برای نابود کردن خودمون درست کردیم و یکی از این سلاح ها باعث به وجود اومدن اونها شد. اونا شبیه ما نیستن. چیزی که باعث مرگ ما میشه به اونا قدرت میده. ما دنیایی آلوده و ویران برای اونها به یادگار گذاشتیم. اما اونها یاد گرفتن که چطوری توش زندگی کنن. اونها با جذب رادیواکتیویه خودشون رو تقویت میکنن. اونها بعد اینکه به دنیا میان مستقما وارد دنیای بیرون نمیشن.
برای مدتی اونها توی یک خواب و رویا باقی میمونن و از کسایی که قبل از اونها به دنیا اومدن یاد میگیرن و اونجا بزرگ میشن. چیزی که ما داغونش کردیم خونهی اونها بود ولی جایی که اونها بعد از تولد میخوابیدن زیر زمین قرار داشت که نزدیک D6 بود و به اون راه داشت. اما وقتی موشک ها فرود اومدن تونل های ورودی به اونجا تخریب شد. دارک وان هایی که در شرف آماده شدن برای ورود به دنیای بیرون بودن اونجا مدفون موندن. اما یکی از اونها، دارک وان کوچولوی داستان، به خاطر برق انفجار و آخرین فریاد مادرش چشماش رو باز کرد. بی خبر از اتفاقی که افتاده، بدون اطلاع از هیچ چیز و بدون آشنایی با دنیای بیرون سعی کرد دنبال بقیه دارک وان ها روی سطح زمین بگرده ولی نتونست اونها رو پیدا کنه. از اونجایی که زمان بیدار شدن دارک وان ها از خواب زمستانی فرا رسیده بود ولی نمیتونستن بیرون برن ممکن بود بدون حتی باز کردن چشم هاشون از گرسنگی بمیرن. نمیدونم خان چطوری تونست میلر رو راضی کنه ولی اون وقتی با تنها دارک وان رو به رو شد دست به اسلحش نبرد. اتفاقات بعد از این، بیشتر از نقشه قرمز ها منو شگفت زده کرد.
دارک وان ها توی D6 بودن! خان عقیده داشت که اونا به طور مصنوعی قبل از جنگ ساخته شدن. اما ساخته بودن که چی باشن؟ سربازایی مقاوم در برابر مواد رادیو اکتیویه و بدون نیاز به صدا برای ارتباط برقرار کردن؟ ممکنه… ولی شاید خدا بعدا تصمیم گرفت روح خودشو درون اونها بدمه…»
آیا خرابکاریهای حزب خط قرمز زیر سر موسکوین بود یا کوربوت؟
با اینکه موسکوین مقامش از کوربوت بالاتر بود ولی به دلایلی مجبور بود هر چه کوربوت میگوید به آن عمل کند. زیرا کوربوت به دروغ به موسکوین گفته بود که برادرش قصد دارد او را بکشد و خود به تنهایی حاکم خط قرمز باشد و به همین دلیل موسکوین باید از این کار جلوگیری کند. به پیشنهاد کوربوت، موسکوین با دادن سم به برادرش او را میکشد. از انجایی که هیچ کس به جز خود موسکوین و کوربوت از این ماجرا خبر ندارد کوربوت موسکوین را تهدید میکند که اگر کارهایی که او میگوید را انجام ندهد به همه خواهد گفت که او برادرش را کشته است. پس همه چیز زیر سر کوربوت بود و او بود که نقشه کشتن همه افراد مترو به جز خط قرمز را با سلاح های زیستی کشیده بود و موسکوین به ناچار فقط از او اطاعت میکرد.
اقا دستت درد نکنه ولی من که دارم بازی می کنم فقط سه نفر رو می شناسم ارتیوم و خان و میلر بقیه حتی نمی دونم چجوری اسمشون رو بنویسم واقعا الان هنگ کردم من که هنوز نفهمیدم کی موسکوین بود کی کوربوت؟ راستی اصلا لزنیتسکی کی بود؟اصلا مگه ما می تونستیم کسی رو بکشیم یا بخشیم؟فکر کنم باید دو دستی بزنم تو سرم چون باید دوباره بازی رو از اول برم این طور که معلومه عذر میخوام قد گاو از این بازی نفهمیدم ولی خب دمت گرم واقعا زحمت کشیدی
اسمای انگلیسیون رو تو گوگل سرچ کن عکساشون رو ببینی شاید بشناسی
دو نفر رو میتونستی بکشی یا نکشی. یکی همون لزنیتسکی بود که میتونی با چاقو بکشی یا فقط بیهوشش کنی. یکی هم پاول بود اونجایی که تو یه محیط پر از دست بود میتونستی بری و نجاتش بدی
سلام اقا من تو این بازی گیر کردم می تونید کمکم کنید ؟؟؟
راست میگه من فقط ارتیومو میشناسم بقیه اشنان ولی نمیشناسمشون:)) ولی خدایی خیلی اشنا هستن ها
ممنون البته بازم هیچی نوفهمیدم البته حقم دارم از ساعت یک نصفه شب دیروز بیدارم
ممنون
دوستان لطفا ID sTEAN من Pouryakhoshtrash رو add کنید راستی حسین کد طرز انلاین بازی کردت dota2 رو اموزش بده.
اون بازی رو طبق روش هایی که من بلدم نمیشه بازی کرد و فکر کنم باید نسخه اصلی رو بخری. تو گوگل سرچ کن
سلام ؛
با برنامه steam می توانید نسخه اصلی اش را به صورت رایگان دانلود کنید.
اقا یه سوال تو اون جایی که با اون خرس مادر در حال جنگ هستیم هر وقت می افته زمین و بقیه می ریزن سرش یه قسمت های قرمزی دیده میشه هر چقدر هم که به همین قسمت های قرمز تیر می زنم چیزی نمی شه لطفا یه راهنمایی بکن
روش کشتنش همونه. باید وقتی اون جونورها میپرن روش به پشتش شلیک کنی. نارنجک و اینا هم بزن بهش. در ضمن اون جونورهای دیگه رو هم فکر کنم باید بکشی
مرسی ردش کردم حالا دقیقا اونجایی گیر کردم که با تانک بهمون حمله می کنن وقتی تانک رو از حرکت نگه می دارم همش به ما موشک می زنه نمی دونم باید چیکار کنم؟
باید چرخ هایش را بزنی
همین الان بازی رو تمام کردم ولی خیلی عصبانیم نه از این که بد شدم از این که من هر کسی رو که متونستم بکشم نکشتم منظورم نگهبان ها نیست چون از اول بازی یه دونه نگهبان هم زنده نذاشتم منظورم اون دو نفر بودند تازه اون خرسه هم نجات دادم و به یک گدا کمک کردم من نمی دونم دیگه کجای من بده نکنه بازی ازم انتظار داشته واسش لزگه برقصم؟
خیلی فاکتورهای مهمه دیگه برای خوب بودن لازمه تو بازی که به زودی تو یه پست مینویسم
راستی کسی از دوستان یک فروشگاه معتبر برای خرید بازی های psp بلده به من هم بگه؟
ممنون میشم
راستی اقا حسین میشه یه لینک بدی بتونم کرک بازی assassins II رو دانلود کنم منظورم یه کرک خوبه از یه سایت مطمئن و خوب که کار کنه خیلی ممنون میشم تو رو خدا بزار
برو این سایت توش سرچ کن:
nodvd.net
هیچی پیدا نکردم هر چی بود یا ماله 3 بود یا برادر هود
تو رو خدا یه لینکی بده که فقط بزنم رو گزینه دانلود و تموم بشه از بس از صبح تا حالا دارم دنبالش می گردم حالم داره بهم می خوره از سالی که این بازی هنوز نتونستم بازیش کنم
این بازی کرکش دنگ و فنگ زیاد داره و تو اون سایتی که گفتم گفتم یه 7 8 تایی بود که نمیدونم کدوم کرکه کدوم چیه! شما برو به سایت هایی که کارشون کرک گذاشتن هست از اونها بپرس. کار ما معرفی بازی هست نه کرک و ترینر و اینا…
mobinigi.com
ممنون
خیلی زوره من امروز مترو رو بالاخره تموم کردم کلی کار خوب کمه؟ بیهوش کردن نه کشتن نجات دادن زندانی ها وخرس مادرو گروگانا مخفی بودم تا مجبور نباشم آدمارو بکشم به دشمنایی که تصلیم میشدن رحم میکردم و اون رایسای قرمزا رو نکشتم کافی نبود؟ نکنه باید خودمو میکشتم ! هر چند آخر بازی همین بلا سرم اومد اگه از همچین پایانی خبر داشتم شاید اصن با مترو بای بای میکردم 😐
خیلی چیزای دیگه هست که ازشون بیخبری! دارم آموزش گرفتن پایان خوب رو مینویسم شاید امشب بفرستمش. مثلا وقتی اونی که چاقو میذاره رو گردن انا و میگه اگه ماسکتو برداری انا رو نمیکشنم و تا 5 میشمره نباید بهش شلیک کنی و ماسکتو هم در بیاری!
اقا حسین دستت درد نکنه کرک اساسینز 2 کار کرد برای اولین باره دارم این بازی رو انجام می دم خیلی خیلی ازت ممنونم من ساعت 11 ظهر این بازی رو باز کردم و الان ساعت 10 دقیقه به 4 بامداد هست که این بازی رو تمام کردم خداییش کاره یک روز نبود ولی تمامش کردم خیلی خیلی بهم حال داد بازی ممنون از شما
این کازم کردم ولی….:|
سلام . یه سوال . میشه آخرین سیو بازی رو در حالی که شخصیت بازی تا اون لحظه خوب بوده رو یه جا آپ کنید یا یه آدرسی بدین که دانش کنیم و پایان خوبه رو هم ببینیم
سلام
گشتم اینو پیدا کردم ببین کار میکنه:
http://uploadtak.com/images/j89_Metro.rar
بریز اینجا:
Documents\4A Games\Metro LL\
آقا دمت گرم بابت اطلاعات خوبت مرسیییییییییییی
به به . آقا دستت درد نکنه 😉 . خیلی ممنون
آقا من آخر بازی چجوری میتونم کاری کنم که دکمه انفجار رو نزنه و بجاش اون دارک وان بیاد کمکم؟
آخر بازی نمیتونی کاری کنی. باید از اول بازی همش کار خوب انجام بدی که اینجا توضیج دادم:
http://baziwood.ir/1392/04/06/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C-%D8%AF%D9%8A%D8%AF%D9%86-%D9%BE%D8%A7%D9%8A%D8%A7%D9%86-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%AE%D9%88%D8%A8-%D9%88-%D8%A8%D8%AF-metro-last-light/
لطفااز اون فلش بکی که دارک وان موقع گرفتن دست آرتیوم داره بیشترصحبت کنید.ممنون
اگه اونی رو میگی که چند تا بچه هستن اونجا آرتیوم وقتی بچه بوده با دوستاش بدون اطلاع بزرگترا میرن بیرون از مترو و کم مونده بود که توسط موجودات وحشی بیرون کشته بشن که یکی از دارک وان ها بهشون کمک میکنه.
درواقع اون دارک وان با نشون دادن این صحنه به آرتیوم میخواد بهش بفهمونه که دشمن انسان ها نیستن و قصد صلح دارن
اقا واقعا ممنون.تا به حال هیچ شرحی بر یک بازی تا اینقدر جامع و مناسب تو هیچ سایتی ندیدم.واقعا به لذت بازی خیلی کمک کرد.لطفا همین رویه رو ادامه بدید.واقعا ممنون.
حتما همین رویه رو ادامه میدیم…
ممنون که با وجود مشغله های زندگی با علاقه و انگیزه داستان بازی های کامپیوتری رو برای علاقه مندان شرح میدید.
پیروز باشی
ممنون از این بازی خیلی خوشم اومد
ولی قبول داری یکی از ایرادات بازی اینه که مدام باید دنبال اکسیژن تو محیط بگردی و این از لذت توجه به گرافیک کم میکنه خصوصا نور پردازی محیط باز که فوق العاده کار شده.البته درسته که بازی open worldنیست ولی به شخصه دوست داشتم در جاهایی اسلحه رو کنار بذارم و کمی چرخ تو محیط بزنم
اره خب، ولی من اینقدر اکسیژن اضافی داشتم که اخرش 30 دقیقه اضافه اومد! همه منظره ها رو هم نگاه کردم! کلا هر جا که برای گردش میرفتی حتما یدونه فـیلتر هوا گذاشته بودن
بهر حال اتمسفر بازی طوریه که تا مدت ها پس از پایان بازی اثرش رو رو ادم باقی میذاره .تو این بازی حسی هست که انگار این اتفاقات قراره بزودی در اینده رخ بده.خنده داره ولی اکثر گیمر ها رو این حرف اتفاق نظر دارن.چون جنس ترس تو این بازی ترس از موجودات نیست بلکه ترس از تنهایی ودرماندگی نوع بشر در برابر تکنولوژی خود خواسته خودشه.
دقیقاً! اینجور بازیها سگشون شرف داره به بازیهایی مثل رزیدنت ایول 6
توی قسمتی از بازی که یادم نیست کجا بود روی یه میز سه تا کتاب بود که روشون نوشته بود:
Metro2033
Metro2034
Metro2035
میخواستم ببینم جریان این Metro2035 چیه؟
نسخه اول از روی کتاب Metro 2033 نوشته شده بود. نویسنده این کتاب ها هم تو بازی نقش داره برای همین تبلیغات کتاب آیندش رو گذاشته تو بازی
دوستان من مرحله ای که باید آنا رو نجات بدیم رد کردم
آخه چرا نگفتین بازیش چیز داره؟ اگه داداشم ببینه که خیلی بد میشه.چجوری میشه این صحنه هارو رد کرد؟؟
یادم نیست با چی رد میشه ولی اگه Esc رو بزنی استوپ میشه. ولی فکر کنم نمیشد ردشون کرد
من اون یارو رو با چاقو کشتم ولی اون مرتیکه کچل خیانت کارو زنده نگه داشتم..آخرشم همه چی رفت رو وا ( پایان بد)
دیگه حال نمیکنم ز اول بازی کنم که پایان دومش رو ببینم
عیبی نداره. منم ندیدم چون از پایانی که دیدم راضی بودم
سلام. داداش تورو خدا مشکل منم حل کن بگو چکار کنم.توی مرحله رایش(۴)پاول تیر هوایی میزنه فرار میکنه اما وقتی میدوه من جا میمونم و سبازا میکشنم.من xbox بازی میکنم.ایا سی دی خرابه؟یا چون کپیه اینجوریه؟…انگار اینجا محکوم به مرگه.صد بار رفتم اما نمیتونم به پاول برسم.ایا اصولا”راه رو درست دارم میرم؟
سپاس گذارم.
خب شما اول به چند سوال من جواب بدید؟
اسم مرحله و Objective شما چیه؟ یعنی چیکار میگه بکنی؟
یک دکمه هست که میزنی یه دفترچه ای رو باز میکنه که توش میگه چیکار کنی. اون بالا هم یه فلش هست. جایی که اون نشون میده برو. چیزی که اونجا نوشته رو هم به انگلیسی اینجا بنویس
dark one
the dark one’s been sold hansa traders
escape
Escape reich territory
ماموریتم اینو نوشته لطفا کمک کنید .
هر کاری میکنم سریع راه نمیره
سلام
دوستان یه سری به لینک زیر بزنید تا یه سری چیز ها بیشتر براتون روشن بشه.
ممنون از نویسنده محترم اگه میشه شما هم یه نگاهی بندازید.
pardisgame.net/postnav-41537-1.html
ببخشید من یه جای بازی مترو لست نایت گیر کردم اگر میشه کمکم کنید
من توی مترو که داشتم میرفتم یه دفهه یه دو راهی شد جلوی یه تونل کلی علامت اسکلت و خطر و این جور چیزا بود من رفتم اون یکی راه که بی خطر بود بمبست بود بعدش که برگشتم برم اون راه خطر ناکه وقتی که رفتم توش دیدم کلی از این جونور گنده ها دارن روی دیوار راه میرن بعد جلو تر یه نخ بود که بهش زنگوله آویزون بود بعد من تکونش دادم یه هویی اون جونورا قاطی کردن ریختن سرم بی نهایت هم هستن تموم نمیشن وقتی که زنگوله تکون دادم یکی هم از اون طرف نخ زنگوله ها رو سریع تکون داد انگار به اونم حمله کرده بودن چی کار کنم؟ این جونورا امون نمیدن تکون بخوری!
شما زنگوله رو که تکون دادی یعنی به اون طرف علامت دادی که با قایق بیان دنبالت. تا اون میاد باید اون جونورا رو بکشی یا از دستشون در بری تا اون بیاد برسه بهت و صدات کنه
آقا من اونجایی که تانکه میاد ( اواخر بازی ) گیر کردم
لطفا کمک کنید
شما باید با اسلحه تک تیرانداز که اونجاها هست به قسمت های قرمز رنگ تانک شلیک کنید.
برادر حسین اگه ممکنه بازم داستان بازی بزار . واقعا یه سایت که در مورد داستان بازیها باشه بین سایتای بازی کمه . به نظرم ای کاش سایتو به این سمت میبردین
شما داستان بازی خاصی مد نظرتون هست؟
نه حسین جان من کلی گفتم مثلا داستان های سایلنت هیل ، رزیدنت اویل ، متال گیر ، اسکایریم و … . به نظرم اگه سایتتون روی داستان های بازی بیشتر فعالیت کنه موفق تره
فقط بگم بهترین بازی که تاحالا تموم کردم
بازی خوبی ولی با این که cpu cola i3 va gerafike gfors 128bit 2gig daram vali ye seri az opshen haye bazi khamosh bud
سلام من بازیو تموم کردم، اما دمو هاشو ندیدم، هم اولش هم اخر بازی صفحه سیاه میشه و فقط صذاهاشون میاد
چرا؟
خب شاید شما نسخه فشرده رو دانلود کرده باشید که فیلم هاشو حذف کرده
واای این دیگه چه بازی بود؟! من ک با این سیستم مکس پین 3 و اسپلینتر رو روی ultra بازی میکردم؛نتونستم مترو رو روی درجه بالاتر از medum بزارم؛جای تعجبه!!!
داداش من همین الان تمومش کردم
سلام من تو مرحله 13 قسمت Use the railcar to break through the spike trap گیر کردم جان عزیزتون کمک کنید
وقتی رسیدی ته باید با اسلحه بزنی به اون اهرم کنار ریل تا مسیر ریل عوض بشه. برو اینجا بگرد پیدا کن:
http://guides.gamepressure.com/metrolastlight/
دستت درد نکنه خیلی ممنون
من الان دارم مترو ریدوکس رو بازی میکنم هر دو تا شو .
یه سوال داشتم احتمالا موضوع قدیمیه
ولی امکانش هست روی نگارش داستانی کار کنید و یکم مفصل تر بنویسید . نمیدونم مثل دنیای بازی بود که کتاب داستان های بازی هارو منتشر می کرد.
مثلا توی 2033 وقتی با بوربون هستیم و تلاش داره یه در رو باز کنه جریان اون راهرو با در پشت سرش چیه که باز میشه
یا وقتی با خان داریم میریم جریان سایه ها چیه
اقا من 14 سامه برای من ترسناکه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟من توسبک کالاف زیاد بازی میکنم اون سبکش مثل کالاف ؟؟؟ینی اول شخص شوتره؟؟؟؟؟؟؟؟؟///
بله اول شخص شوتره. ولی فکر نکنم برات مناسب باشه. یکم سنت کمه.
کمک خواهش کمک خواهش
سلام من توی یک جا گیر کردم ما توی باتلاقیم می خوام برم توی کلیسا اونجاکه همه هستن میگن بیا من میخوام از پل چوبی رد شم یک دفعه اون غول از توی اب میاد بیرون سبز و پل چوبی میشکنه بعدش که غول سبز میکشم نمیدونم از کجا برم توی کلیسا چون پامو تواب میزارم میرم پایین میمیرم کمک خواهش
اقا معسود بعد از این که اون قول سبزرو شکست دادی باید بری همون جایی که داشتی از روی چوبه رت میشدی که بهت حمله کردن اون جا صبر کن تا یکی از اون افراده کلیسا بیاد چوبرو به سمته تو حول بده بعدش از روش رد شو
سلام.ببخشید میشه سریال نصب بازی رو بگید.هر چقدر تو سایت ها گشتم پیداش نکردم.
اقا مسود باید وقتی قولرو کشتی بری همون جایی که میخواستی از روی چوبه رد شی واستی تا یکی از افراد بیاد چوبرو به سمته تو بده از روش رد شی بعدش وارد کلیسا میشی
وای بازیش خیلی باحاله ادم عشق میکنه بازیش میکنه میدونی داخلش بعضی موقع ها احساسه تنهایی میکنی خیلی از کمکتون ممنونم خیلی داستانه بازیرو خوب نوشتین وقتی داشتم میخوندم لذت میبردم
من هنوز بازی رو تموم نکردم میشه فقط به من بگین چه جوری داستانو خوب تموم کنم؟؟خواهشا!!؟
بازیش قشنگ بود ولی پاینه بدشو من دیدم
ای بابا
مرسی از ترجمه خوبت و مرسی از داستان تعریف کردنت عالی بود.
من 14ساله هستم باید اعتراف کنم عجب بازیه ولی اون پایان اخرش هنوز که هنوزه رو اعصابم هست و نمیتونم فراموشش کنم و اون زن و بچه بیچاره لعنت به این پایان بد که ما میمیریم ولی صحنه های بدی هم داشت ولی اشکالی نداره و در کل بینظیر بود
وقتی بازی رو نبود
نصب کردی برو داخل همون فایلی که نصب کردی میتونی پایان خوب بازی رو هم ببینی
واقعا جالب بود ممنون.
واقعا بازی جالب و خوبیه فقط تو مرحله آخر گیر کردم همونی که باس از D6 مراقبت کنی یه تانک میاد تو تانکو با چی نابود کنم چیزی دور و ورش نبود
جا هایی که چراغ قرمز هست روش رو بزن یعنی ماله تانکه تا وسایلاش یکی یکی بیفتن منفجر شه
سلام. میخام یه سری از راه کارهای بازی را بگم که کاربرداره. اولیش اینه که وقتی فیلتر ماکس کثیف شد و صدا داد کلید t را نزنید به جاش g را بزنین که دربیاره و دوباره همین کار روبکنین که بزنه به صورتش نتیجه را خواهید دید و دوم این که در ابتدای مراحل بازی که با رفیقت که بعد خیانت میکنه فرار میکنین میرسین به عنکبوت ها که خیلی اعصاب خورد کن هستند با کلید f کارشون را بسازین یعنی فقط کافیه نور را روی عنکبوت ها بیندازین دیگه خودتون متوجه میشین . و اگه میخایین نور زیاد تری داشته باشین کلید g را مهکم بگیرین تا یه چیزی شبیه دینام هست که با کلید زدن ماوس برق تولید میکنه. وبعدیش اینه که در اواخر مرحله با یه خرس درگیر میشین که راه فراری نیست میدونم اعصابتونو خورد میکنه و هرچی بهش تیر میزنین نمیمیره چون که اصلا نباید بهش شلیک کنی بلکه به اون حیونا که اسمش یادم نیست و شبیه به ترکیب موش و کفتار هستند نزارین به خرس نزدیک شوند و در اخر در مترو ۲۰۳۳ که درمورد تانک ریلی هست باید به پل شلیک کنی تا هروقت نریخته به شلیک کردن ادامه بده البته درجایی که ایستاد اون شلیک کن به زیر .اگه چیزی دیگه ای بود در خدمت هستیم
برای این که نور زیاد تر داشته باشیم باید کلید fرو نگه داریم نه کلیدgرو
سلام ببخشید ممنون ز راهنماییتون ولی اصلاح کنم باید، به میله چرخا بعد به خود چرخاش، با رنگ قرمز نشون میکنه
راستی همین مترو لست لایت اخر مرحله تانک را باید با اسنایپر نابود کنی که در همون نزدیکی پیدا میشه
ممنون عالی بود.
سلامی دیگر خدمت شما ببخشید دوستان فیلم قسمت اخر metro LL رو من اصلا نفهمیدم چی شود؟ الان ANNA بچه دار شد ازART YOM یا خوده ARTI برگشت به دوران بچگیش؟ یه توضیح اگر میشه برا قسمت اخر بدین من ممنون میشم
در اون قسمت انا داره با بچش در باره ى کارای پدرش ارتیوم حرف میزنه
یعنی ناموسا یه نفر نیس جواب مارو بده؟ خدا وکیلی سایت برا عمه من زدین ؟
سلام ٬بله آنا از آرتیوم بچه دار شد و فیلم نمایش داده شده نمایانگر آینده میباشد.
میخوام روش های اندینگ خوب رو بزارم
پس کشتن باس فاست به موجودات Mather bear شلیک کنید
در dead city همه ى تاثر رو نگاه کنید و شیطانی را در پشت بام نکشید .پاول و لیزینستکی را نکشید. هیچ سربازی رو نکشید. در ونیز خرس کوچولوی بچه ای که گریه میکند رو برگردونین. برای رقص دختران پول ندهید و آنها را نگاه نکنید. به گدا ها کمک کنیدو در جمعیت دزدی نکنید .به حرف های شخصیت های غیر اصلی گوش کنید مانند بچه دارک وان .تمام گلوله هارا در جاهای مخفی پیدا کنید. زنان و دختران و زندانیان را نجات بدین. با ابزار موسیقی بنوازین
ببخشید یه سوال داشتم
این باس فایت یا همون موجودی که از توی آب در میادو پل چوبی رو خراب میکنه رو چجور باید کشت
چطور باید اون هیولایی که از توی اب در میاد و پل چوبی رو که باید ازش رد بشی رو خراب میکنه رو بکشی من خشابام کمه ایا روش خاصی داره یا نه؟
آقا یکی نیست جواب مارو بده؟ !
در مراحل بازی مانند dead city که باید ماسک بزنین ماسکو بزنینو زود در بیارین 30 ثانیه صبر کنید دوباره همین کارو تکرار کنید تا تو مصرف ماسک صرف جویی بشه و تموم نشن . بازی طوریه که اگه 1 ثانیه ماسکو بزنی تا 40 ثانیه میتونی بدون اون دوام بیاری
سلام دوستان من تا دلتون بخواد بازی متروهارو تموم کردم و از همه جزعیاتش رو میدونم .و همه میدونین ک در اخر بازی مترو لست لایت دو راه وجود داره زندگی یا مرگ بستکی به سبک بازی خودتون داره ب هرحال خواستم بگم اگه جایی مشکلی دارید در بازی ما در خدمتیم.باتشکر
سلام لطفا میشه کمک کنید . اعصابم خورد شده . توی چپتر 4 که دنبال این دوستم دارم میرم میرسیم به نازی ها باید چکار کنیم من با ایکس باکس بازی میکنم نمیتونم سریع بدوام . لطفا کمک کنید
سلام دوست عزیز من تو مرحله بعد کلیسا گیر کردم ک دارم از پل رد میشم ی قولی میاد پولو خراب میکنه و دیوارارو خراب میکنه گیر کردم نمیدونم بایو چیکار کنم میشه کمکم کنی
سلام من مرحله ی گیر کردم که من با 3 نفر زندانی شدم بعد اونا اولی رو می کشند دومی هم همینطور تا به سومی می رسند من و اونی که زنده است میکشیمشون بعد وقتی دنبالش که میرم از تونل میایم پایین بعد میره در آهنی رو بشکونه ولی نمی تونه بعد می گه برو یه چیزی بیار نمی دونم چیه اونجا حسابی گشتم نمی دونم چیکار کنم لطفا راهنمایی کنید ممنون.
I’mباسلام.سمت راست ون در باید واسه ی یارت )پاول( قلاب بگیری تا بره بالا وپله رو بندازه پایین
سلام من اونجایی هستم که توی یک جمعی هستی و با اون دوستت من نمی تونم پا به پای اون بدوم چه کار کنم ؟؟؟ اونجایی که میله هارو می ندازه؟
سلام.برای من فقط یه پایان داشت،ارتیوم بمب رو
می ترکونه و همه میرن روی هوا،توی بازی همیشه و همه جا دنبال مهمات و فیلتر ماسک و … بودم.هر کس که نگهبانی میداد رو می کشتم.تمام یادداشت ها به جز یه جا که نمیتونی برش داری و اون ور میله است که فقط دارک وان اونوره هم برداشتم،به گفتگو ها گوش می کردم و گیتار ها و رادیوها رو هم فعال میکردم ولی فقط یه پایان داشت!
سلام خسته نباشیداقامن رنج تصویرروهرکارمیکنم نمیشه تنظیم کرد ازرنج مانیتورم خارجه چکارکنم ممنون میشم
دزدیدن یک نمونه از سلاح زیستی موجود در D6 به حزب خط قرمز پناهنده شده است.
در نهایت آرتیوم موفق میشود به کمک خان دارک
بین این دو پاراگراف کلی مرحله و داستان هست مثلا انا رو از کلیسا می دزدند و..
لطفاً کاملش کنید اگر امکانش هست
سلام
ببخشید اگه میشه یه سایت معتبر معرفی کنین که بتونم ازش بازی رو دانلود کنم
آخه زیاد به فایلهاشون نمیشه اعتماد کرد
میبینی بازیو دان کردی فایل ها خرابن
و حجم رو هم به فنا دادی
راست میگه کلی اتفاق بین این پاراگراف میا ففته مثلا ارتیوم میره رو زمین بعد انا رو میدزدن باید انا رو نجات بدی و … لطفا بنوسید
سلاج لطفا اگه میشه کازهای خوب و بد مترو ۲۰۳ق رو هم بزارین
راستی خواستم بدونم اگه میشه داستان بازی مترو اکسدس که قاره ۳ یا ۴ ماه دیگه بیاد رو هم بزارید با تشکر.
سلام
چندتا نکته
یکی اینکه من بازی تموم کردم با همون پایان بد ولی نمیفهمم چطور باید با پایان خوب میرفتم جلو.مثلا همون آخر بازی خان گفت آرتیوم حالا،ما هم رفتیم سمت یه کنتوری،بعد همه چی منفجر شد و بازی تموم.حالا برا پایان خوب باید چیکار میکردیم؟؟ یا مثلاً همو لزینسکی هر گزینه ای انتخاب میکردی باز کاری باهاش نداشت.دارک وان کوچولو(!) میگفت نه این کار نکن و تو رد میشدی.
و آخرین مورد
بعد از پایان بازی یه حالتی داره به نام رنجر مود که باید دانلود بشه.اون چیه؟ بازی در حالت رنجر مود چه مزایایی داره؟؟؟
آها یه چیز دیگه هم یادم اومد…
یه جا که از طریق دارک وان وارد ذهن لزینسکی (اگه
اسمش اشتباه نکنم )میشدی یه بخش هایی می دیدی که یه نمونه زیستی از رنجر ها میدزده و می بره پیش قرمز ها و اینا…تو همون قسمت ها یه بخشی داشت که لزینسکی بالا سر آنا وایساده بود آنا هم دراز کش رو زمین بود.انگار انفجار رخ داده بود یا یه همچین چیزی. اونجا داستانش چی بود؟؟داشت به آنا چی میگفت؟؟